بررسی علل اختلافات زناشویی منجر به طلاق بر اساس نظر زوجین با کمتر از پنج سال سابقه تاهل در شهرستان مریوان

هدف پژوهش حاضر، بررسی علل اختلافات زناشویی منجر به طلاق بر اساس نظر زوجین با کمتر از پنج سال سابقه تاهل در شهرستان مریوان بود. برای انجام یک تحقیق روشهای گوناگون مانند کتابخانه ای و میدانی وجود دارد که بنا به موضوع تحقیق یکی از این روشها برگزیده می شود. ضرورت ایجاب می کند با توجه به موضوع برای این تحقیق ( عوامل موثر بر اختلافات زناشویی منجر به طلاق) روش میدانی و پیمایشی استفاده شود. در این پژوهش برای سنجش متغیرهای مورد نظر از پرسشنامه ای استفاده شد که از طریق مصاحبه با ۳۰ نفر دارای مشکل و اختلاف در رابطه زناشویی که منجر به طلاق شده و همچنین ۱۰ زوج فاقد مشکل و اختلاف در رابطه زناشویی بدست آمده است که روایی محتوایی آن نیز تایید شده است . در این تحقیق ، جامعه مورد نظر ، زوج های با پنج سال سابقه تاهل منجر به طلاق یعنی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ شهرستان مریوان می باشد که بر اثر بروز اختلافات زناشویی ازدواج آنها به طلاق منجر شده است . و طبق آمار رسمی سازمان از سال۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ عبارت است از ۱۵۳۵ طلاق ثبت شده است .نتایج حاصله از پژوهش به صورت زیر خلاصه می گردد.با توجه به اینکه شناخت زوجین نسبت به عقاید و تفاوتهای فکری از اهمیت بسزایی یرخوردار بوده است در این تحقیق تحت عنوان عوامل فرهنگی به آزمون گذاشته شد. این سوال با سوالهای شماره ۱ ، ۲ و ۳ پرسشنامه سنجیده شد نتایج نشان داد مقدار خی دو برابر ۴/۱۰ ، درجه آزادی ۲ و سطح معنی داری ۰۰۶/۰ است بنابراین پاسخها همگن نبوده و همچنین عوامل فرهنگی در ایجاد اختلافات زناشویی نقش کمی دارند.عوامل بین فردی از سوال های شماره ۴ ، ۵ ، ۶ ، ۷، ۸ و ۹پرسشنامه سنجیده شد و مقدار خی دو برابر ۴/۱۳ ، درجه آزادی ۲ و سطح معنی داری ۰۰۱/۰ است . بنابراین پاسخها همگن نیست . و عوامل بین فردی در ایجاد اختلافات زناشویی در حد متوسط نقش دارند. بنابراین عواملی همچون حسادت نسبت به همدیگر ، پرخاشگری نسبت به همدیگر، بد دهنی ، ناتوانی جنسی یا بی میلی جنسی ، وابستگی نسبت به همدیگر و اظهار نظر کردن به صورت دو پهلو و نا واضح در بوجود آمدن این اختلافات در حد متوسط تاثیرگذار می باشد.عوامل روانی بعد از اینکه به عنوان عوامل درونی در ایت تحقیق به معرض آزمون درامدند مشخص گردید که در حد متوسط تاثیرگذار بوده است . این فرض از سوال های شماره ۱۰ ، ۱۱ ، ۱۲ ، ۱۳ و ۱۴ پرسشنامه سنجیده شد و مقدار خی دو برابر ۳/۱۳ ، درجه آزادی ۲ و سطح معنی داری ۰۰۳/۰ است . بنابراین پاسخها در طبقات همگن نیستند، و عوامل درونی در ایجاد اختلافات زناشویی در حد متوسط نقش دارند. . بنابراین عواملی همچون تعارضهای شما نسبت به فرزندانتان ، آزار رساندن جسمی (کتک زدن زن)، سرزنش کردن شما نسبت به همسرتان، سوء مصرف الکل یا مواد مخدر و فقدان عشق و محبت در بوجود آمدن این اختلافات در حد متوسط تاثیرگذار می باشد.در این تحقیق نیز ثابت گردید که مشکلات و عوامل اقتصادی در ایجاد اختلافات زناشویی نقش دارند که این فرض از سوال های شماره ۱۶ و ۱۷ پرسشنامه سنجیده شده است . مقدار خی دو برابر ۳۰ ، درجه آزادی ۲ و سطح معنی داری ۰۰۰/۰ است . بنابراین پاسخها در طبقات همگن نیستند. و عوامل اقتصادی در ایجاد اختلافات زناشویی نقش کمی دارند. بنابراین عواملی همچون شاغل بودن و بی پولی و مسائل اقتصادی در بوجود آمدن این اختلافات در حد کم تاثیرگذار می باشد.

کلیدواژه ها:

زناشویی ، عوامل بین فردی ، مشکلات و عوامل بیرونی ، مشکلات و عوامل درونی