نقش فقه و قانون در قبال عناصر معنایی محیط (باورها، ارزشها و نگرشهای مشترک)

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 62

فایل این مقاله در 40 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_QJRL-5-17_001

تاریخ نمایه سازی: 11 آذر 1402

چکیده مقاله:

باورها، ارزش ها و نگرش های عام به عنوان مجموعه ای از عناصر معنایی مشترک، بخش هسته ای و گوهری فرهنگ جامعه را شکل می دهند. این منظومه به دلیل برخورداری از اعتبار و تایید اجتماعی در سه سطح خرد، میانه و کلان، به صورت به هم پیوسته و در ارتباط متقابل با یکدیگر، ساخت یافته و نهادی می شوند. این سه خرده نظام معنایی از یک سو در نظام جامعه گستر فرهنگ، به مثابه چتر فرازین نظام اجتماعی استقرار و تمکین دارند، و از سوی دیگر، از طریق فرایند جامعه پذیری به ذهن و ضمیر اعضای جامعه راه یافته و درونی می شوند. از سوی سوم، در پرتو تعاملات بین الاذهانی و تبادلات رفتاری گسترده و مستمر، در سامانه ها و سطوح نهادی نیز رسوب کرده، به بخشی از مولفه های قوام بخش آنها تبدیل می شوند و به صورتی مکرر و پیوسته از طریق کنش ها و ارتباطات متنوع در عرصه های مختلف زندگی روزمره بازتولید می شوند. دو نظام هنجاری مهم و هدایتگر کنش ها در جامعه اسلامی، یعنی فقه و قانون (و تا حد زیادی اخلاق) قویا با این سه عنصر معنایی در تعامل بوده، تاثیر و تاثر متقابل دارند و به صورتی درآمیخته، جهان اجتماعی (اعم از عناصر معنایی و عینی) را ساخت می دهند. با توجه به نسبت متقابل و دیالکتیکی میان این عناصر فرهنگی، نوشتار حاضر سعی دارد در مجال محدود خود، نسبت میان فقه و قانون (به مثابه ترجمان قانونی فقه) به عنوان مجموعه ای از قواعد اجتماعی هدایتگر کنش های جوارحی (و به صورت غیرمستقیم کنش های جوانحی) فرد از یک سو، و کنش های اجتماعی و تعاملات نهادی و سازمانی را از سوی دیگر بررسی و تحلیل کند. فقه و قانون، هم خود تبلور هنجاری باورها و ارزش های پذیرفته شده هستند و هم متقابلا در تداوم، تایید، تقویت و اثربخشی آنها تاثیر دارند. روش این مطالعه، در مقام گردآوری، اسنادی و در مقام تحلیل، نظری و استنباطی است.