بررسی الگوی عملگرهای روایت شناختی پسامدرن آثار پوچ نما در مقایسه با الگوی عملگرهای گرمس
محل انتشار: فصلنامه نقد ادبی، دوره: 13، شماره: 50
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 51
فایل این مقاله در 34 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LCQFN-13-50_005
تاریخ نمایه سازی: 8 آذر 1402
چکیده مقاله:
عنوان آثار پوچنما عناصری ازقبیل بازیهای زبانی، کلیشههای اغراقآمیز، تکرار، ترکیبات بی ربط و حتی عبارات ابتکاری را به دنبال دارد که از زبان شخصیتهایی بیان میشود که معمولا در تراژدی کمدی اسیر شرایط جبری و فشارهای ناخوشایند ناخودآگاه اند. آخر بازی و در انتظار گودو دو نمایش نامه پوچنمای ساموئل بکت است که مسئله محوری آن ها، تواناییها و ناتوانیهای زبانی است. در این دو اثر، زبان هرگز به عنوان ابزاری برای ارتباط مستقیم به کار نمیرود یا همچون پردهای درنظر گرفته نمیشود که فرد بتواند حرکات تاریک ذهنی شخص را بر آن مشاهده کند؛ بلکه تمامی قابلیتهای نحوی، دستوری، و به ویژه قابلیتهای بینامتنی زبان به کار گرفته میشود تا خواننده بداند که وابستگی ما به زبان تا چه حد است و به چه میزان به مراقبت دربرابر قواعد تحمیلی زبان نیازمندیم. در نمایش نامه اتاق، هارولد پینتر با به کارگیری اغراق، کلیشه، تکرار، مکث و سکوت در کنار دیالوگهای معمولی، مکتب فکری پوچنمایی را به خواننده منتقل میکند. ویرخیلیو پینیرا نیز در نمایش نامه هوای سرد با استفاده از المانهای پوچنمایی،درماندگی، افسردگی و سرگشتگی را درنهایت به پوچی ختم میشود، به تصویر درآورده است. درنهایت صادق هدایت در رمان بوف کور، مانند دیگر نویسندگان نام برده، پوچنمایی را ارائه کرده است. تحقیق حاضر از آن جهت که به تحلیل آثار پوچنما از نگاه روایتشناختی میپردازد، حائز اهمیت است. بسیاری از پژوهشهای انجام شده در این زمینه بعد روایتشناختی و زبانشناختی را در تحلیل این گونه آثار لحاظ نکرده و بیشتر به جنبههای دیگر ازجمله فلسفی پرداختهاند. نگارندگان در این پژوهش توصیفی تحلیلی، ساختار روایتشناختی این پنج اثر پوچنما را بررسی و تحلیل کرده اند تا عملگرهای روایت شناختی را در این آثار شناسایی کنند. ضرورت تحقیق نیز ارائه عملگرهای روایی برای شناسایی آثار پوچنماست. نویسندگان با مقایسه و بررسی عملگرهای گرمس (۱۹۶۶)، کنشگرهای روایتشناختی را برای شناخت آثار پوچنما ارائه دادهاند. گرمس شش عملگر در روایت شناسی آثار ساخت گرا پیشنهاد داده و نگارندگان با تحلیل مقایسهای عملگرهای وی در الگوی پیشنهادی اش، الگویی درباره شناختن عملگرهای پوچنمایی ارائه کرده و به این نتیجه رسیده اند که فاعل که یکی از عملگرهای پیشنهادی گرمس است، همواره دارد رنج می کشد؛ از این رو مفهوم فاعل گرمس با مفهوم فاعل اثر پوچنما منطبق نیست. هدف در آثار پوچنما محقق نمیشود و شخصیتها با ناکامی مواجه اند. از یاریگر به مفهومی که گرمس بیان کرده، اثری نیست و شخصیتها به ناچار از تکرار جهت گذران وقت کمک میگیرند و ابریاریگری که با قدرت مافوق طبیعی به یاری شخصیتها بشتابد، هرگز در آثار پوچنما ظاهر نمیشود. در این آثار، شخصیتها از هیچ چیزی نفع نمیبرند؛ بلکه همواره درد مشترک دارند و آن، تنهایی و انزواست. المانهای تکرار، قدرت، درد مشترک و ناکامی، مکمل دیگر عملگرهای پیشنهادی در آثار پوچنماست.
کلیدواژه ها:
Narratology ، narrative actants ، Greimas model ، absurd works ، literary discourse analysis ، روایت شناسی ، زبان شناسی و ادبیات ، ساموئل بکت ، عملگرهای گرمس ، گفتمان ادبی ، مولفه-های پوچ نمایی ، هارولد پینتر
نویسندگان
مرضیه لطفی
An Instructor
فردوس آقا گل زاده
Professor of general linguistics, Tarbiat Modares University
بهرام مدرسی
Assistant Professor of Islamic Azad University, Central Branch
حیات عامری
Assistant Professor, Tarbiat Modares University
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :