مکتب آنال، الگویی موفق در پیوند تاریخ با جغرافیا و مطالعات اجتماعی
محل انتشار: فصلنامه پژوهش در آموزش تاریخ، دوره: 2، شماره: 3
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 147
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RHI-2-3_005
تاریخ نمایه سازی: 29 آبان 1402
چکیده مقاله:
اطلاق عناوین «جامعیت فکری» یا «انقلاب در تاریخ نگاری» به مورخین مکتب آنال نشانگر تحول اساسی در تاریخ نگاری و لزوم الگو قرار دادن آن در مطالعات تاریخی است. چرا که توجه مورخان مکتب آنال به ساختارهای محیطی و جغرافیایی و اجتماعی در آثار برجسته خویش از قبیل«مدیترانه و جهان مدیترانهای در عصر فیلیپ دوم»، «خاطره و مدیترانه»، «زندگی روزمره» و «روستاییان روسیه از ۱۶۰۰ تا ۱۹۳۰» از فرناند برودل، «تاریخ روستایی فرانسه» و «جامعه فئودالی» از مارک بلوخ، «دهقانان لانگودوک»، «تاریخ روستاها در اوایل عصر جدید» و« تاریخ آب و هوا در هزار سال گذشته» از لوروئا لادوری، «جامعه فئودالی» از دولا بلاش و «پیدایش اروپا» از لوپز که عناوین آنها خود گویای استفاده از دانشهای مختلف است، باعث پیوند تاریخ با ساختارهای بلند مدت محیطی، جغرافیایی و اجتماعی شده است. در این رابطه سوال اساسی این است که مولفههای پیوند تاریخ با جغرافیا و علوم اجتماعی در مکتب آنال چه بوده است؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد تاثیر پذیری و اقتباس آنالیها از مفاهیم و نظریههای دانشمندان رشتههای مختلف، در جامعه شناسی از امیل دورکیم، در جغرافیا از میشله، دولابلاش، هانری بر و کارل لامپرشت، تبیین و تفسیر تاریخ بر اساس رویکردهای محیطی و جغرافیایی، تفسیر کردن تاریخ به عنوان دانشی اجتماعی و استفاده از نظریه پردازی در امر تحقیق و تفحص مهمترین مولفه هایی هستند که باعث پیوند تاریخ با مطالعات جغرافیایی و اجتماعی در تاریخ نگاری آنال شده است. الگوی آنال میتواند راهگشای مطالعات تاریخی در ایران باشد
کلیدواژه ها: