بررسی «چین» در داستان غنایی وامق و عذرای لامعی و ظهیر کرمانی وجمشید و خورشید سلمان ساوجی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 106

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JOSTR-1-2_001

تاریخ نمایه سازی: 15 آبان 1402

چکیده مقاله:

ادبیات تطبیقی به کشف روابط فرهنگی بین ملت­ها و درک تحولات ادبی کمک شایانی می­کند. این گرایش ادبی در برقراری صلح و دوستی بین ملل موثر است. مقاله حاضر برای نیل  به این هدف می­کوشد تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی چین در داستان غنایی جمشید و خورشید و وامق و عذرا بپردازد. در منظومه غنایی جمشید و خورشید(۷۶۳ ه.ق)، قهرمان اصلی داستان، خورشید، تنها فرزند شاپور چین، به دنبال رویای ماهروی، عازم سفر مخاطره آمیز می­شود. او در پایان این سفر اسطوره­ای است که به مرتبه انسان کامل واصل دست می­یابد. در داستان وامق و عذرای لامعی، وامق پسرخاقان چین است و طبیعتا «چین» نقش چشمگیرتری نسبت به وامق و عذرای ظهیر کرمانی دارد. در داستان ظهیر، سفر به چین و عشق یکی از شخصیت­های فرعی داستان به یکی از ماهرویان چینی است که اهمیت دارد و حوادث اصلی داستان را رقم می­زند. عشق دراین چهار داستان، هدفی عالی­تر را دنبال می­کند و نتایج بزرگ و مهمی  را برای عاشق به ارمغان می­آورد. هدف غایی درچهار داستان غنایی مورد بحث تنها بیان یک ماجرای عاشقانه نیست، بلکه بیانگر وصول به مدارج کمال، طرح عواطف انسانی، مسایل روانی و درنهایت ایجاد التذاذ ادبی است. چین از روزگاران گذشته تاثیرات ژرفی برعرفان و  ادب فارسی داشته است و در داستان جمشید و خورشید و هم در وامق و عذرا، نماد صورت و موطن زیبارویان و نگاره هاست.

نویسندگان

آسیه ذبیح نیا عمران

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور یزد