چالش ها و فرصت ها سواد عاطفی در بهبود برنامه آموزشی

در عصر حاضر، تعلیم و تربیت کودکان در دوره ابتدایی نه تنها به انتقال اطلاعات و دانش محدود نمی شود، بلکه به توسعه تمامی ابعاد شخصیتی آنان نیز توجه دارد. یکی از این ابعاد مهم، سواد عاطفی است که نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه کودکان ایفا می کند. سواد عاطفی به معنای توانایی درک، ادرار و مدیریت احساسات است و می تواند به کودکان کمک کند تا با موفقیت با چالش ها و مسائل زندگی روزمره شان برخورد کنند. در این مقاله، به بررسی ساختاردهی برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی با تاکید بر سواد عاطفی پرداخته می شود. سوال اصلی این تحقیق این است که چگونه می توان برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی را به گونه ای ساختاردهی کرد که سواد عاطفی کودکان را تقویت کند و به آنها کمک کند تا مهارت های مورد نیاز برای مدیریت احساسات خود و ارتقاء روابط اجتماعی داشته باشند. برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی به طور گسترده به انتقال مفاهیم علمی و مهارت های تکنیکی تمرکز دارند، اما مساله مطرح این است که آیا این برنامه ها به طور کافی به توسعه سواد عاطفی کودکان توجه می کنند یا خیر؟ آیا ساختاردهی برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی با تاکید بر سواد عاطفی می تواند به بهبود رفتارهای اجتماعی کودکان کمک کند و به آنها کمک نماید تا از نگرانی ها و اضطراب های روزمره شان عبور کنند؟در این مقاله سعی می شود به این مسائل پاسخ داده شود و راهکارهایی برای ساختاردهی برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی با تاکید بر سواد عاطفی ارائه شود. برای این منظور، ابتدا مهمیت سواد عاطفی در آموزش دوره ابتدایی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس راهکارهایی برای تضمین توجه به این ابعاد عاطفی در برنامه های آموزشی ارائه می شود. این تحقیق ممکن است به مسئولان آموزشی و اجرایی، معلمان و والدین به منظور بهبود برنامه های آموزشی در دوره ابتدایی و ارتقاء سواد عاطفی کودکان کمک کند.

کلیدواژه ها:

برنامه آموزشی ، دوره ابتدایی ، آموزگار ، رفتار اجتماعی ، سواد عاطفی