بینشی در الگوی طراحی مجتمع های آموزشی و پرورشی کودکان با نگاهی بر تاثیر رویکرد بایوفیلیک

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 79

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

KBAU04_063

تاریخ نمایه سازی: 8 آبان 1402

چکیده مقاله:

توجه به ویژگی های روحی و نیز جسمی کودکان و الگوهای رفتاری کودکان در طراحی محیط آموزشی و همچنین عوامل کالبدی موجود به یادگیری کودکان و بروز استعدادها و درنتیجه به رشد و شکوفایی آن ها کمک کند بنابراین طراحی مجتمع آموزشی با توجه به نیاز کودکان از اهمیتی بسیار ویژه ای برخوردار است. عوامل محیط آموزشی برای آسایش و یادگیری بهتر کودکان بسیار موثر است و این به گونه ای است که مجموع این عوامل در کنار هم شرایطی را فراهم می کند تا کودکان بتوانند راحت تر و با آرامش تر روی مطلب های آموزشی و پرورشی متمرکز شوند. اخیرا به وجود آمدن بحران های زیست محیطی و همچنین فقدان ارتباط انسان ها یا کودکان با طبیعت و نیز بحران روانی برای انسان البته کودکان را در پی داشته نهادینه سازی نوع و راه زندگی مبتنی بر همزیستی با طبیعت که از دوران کودکی و ترویج این موضوع سهم زیادی در کنترل و جبران مشکلات پیش آمده را دارد. تجربه زندگی به صورت مستقیم با طبیعت در کودکی تاثیر مستقیمی بر رشد و نیز عملکرد شناختی، عاطفی، جسمانی و همچنین اجتماعی موثر بوده است تداوم این تجربه ها منجر می شود به برقراری پیوند عاطفی مابین کودک، طبیعت، توسعه ی ارزش های زیست محیطی خواهد شد. رویکرد تعامل انسان با طبیعت به بررسی ویژگی مولفه های طراحی محیط با رویکرد بایوفیلیک )حیات دوستی) که با تاکید بر رشد و پرورش کودکان می پردازد. هدف پیدا کردن ویژگی های طراحی معماری محیط که مبتنی بر تعامل کودکان و طبیعت است. بایوفیلیک باعث برقراری پیوند میان کودک، طبیعت، تامین نیازهای رشد کودکان می شود. انتخاب ویژگی های بایوفیلیک که در ذیل مبتنی بر طبیعت واقع می شود می توان ذکرشده در نظریات مختلف را ذیل ۹ ویژگی دسته بندی نمود. این ویژگی های عبارت اند از:۱. تنوع حسی۲. دسترسی مستقیم به طبیعت۳. تداعی طبیعت۴. مصالح طبیعی۵. ارتباط بصری با طبیعت۶. تبدیل پذیری قابلیت تغییر و جابه جایی۷. ابهام و پیچیدگی۸. چشم انداز و پناه۹. ارتباط اکولوژیکی با مکانویژگی های (تنوع حسی) و نیز (تبدیل پذیری) دارای اهمیت هستند. تنوع حسی به واسطه برقرار کردن تعامل چند حسی مابین کودکان و طبیعت از مهم ترین تجربه های مستقیم ارتباط با طبیعت محسوب می شود. تبدیل پذیری که از عوامل اصلی تجربه مکان و نیز فضا هست در دو مقیاس فضایی و مصالح مورد مصرفی قابل بررسی هست. از دید طراحی فضاها می توان به ادغام محیط کالبدی و طبیعی و ایجاد پیوستگی ما بین فضاهای داخلی و محیط های باز اشاره کرد. فضاهای آموزشی به دلیل محدودیت های خاص خود برای خشک و بی روح شدن مستعد است اما باید تمام تلاش ها را به کار گرفت تا از وقوع این حادثه جلوگیری کرد. اهمیت دادن به فضاهای آموزشی و رعایت اصول و استانداردهای مربوط به آن در طراحی این مراکز منجر به خلق محیطی متناسب با خواسته های روانی دانش آموزان و درنتیجه جامعه می گردد.

کلیدواژه ها:

مجتمع آموزشی و پرورشی کودکان ، بایوفیلیک ، آموزشی و پرورشی ، مهدکودک

نویسندگان

کیمیا صیادی سیدمحله

کارشناسی ارشد مهندسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال

امیرمسعود دباغ

دکترای تخصصی معماری،عضو هیئتعلمی دانشکدهی معماری و شهرسازی سوره