بررسی اجمالی تاثیر هنر نقاشی کلاسیک و موسیقی سنتی در اقتصاد ایران

در قرن های گذشته صنعت تنها شامل ساخت ماشین آلات و کالا و مواد غذایی و از این دست تولیدات محسوب می شد و هنر با وجودیکه بخشی نیز برای ارتزاق در خود داشت اما غایت نهایی از آن تولید زیبایی بود که در دوره های بعدی، هنر شکلی مفهومی تر به خود گرفت و با این وجود باز هم مساله خلق زیبایی و جنبه زیبایی شناختی آن همچنان در اولویت بود. اما امروزه مقوله »اقتصاد هنر« بیش از هر چیزی در دنیا مورد نظر قرار گرفته است. کشورهای توسعه یافته چندین دهه در زمینه سودآوری از هنر از دیگر کشورهای در حال توسعه و کشورهای جهان سوم جلوتر هستند چراکه پی برده اند که برای مثال زمانی که یک خواننده را به شهرت می رسانند، آن خواننده تنها منبع درآمد نخواهد بود بلکه به بهانه آن می توانند انواع کالاها و خدمات خود را به خورد مشتری بدهند که پیشتر او را با نخ و قلاب یک خواننده به بازار خود کشانده اند. با لحاظ بخش عظیم توریسم که بعد از آثار تاریخی و اماکن تفریحی، هنر دومین دلیل استقبال گردشگران از یک کشور یا یک شهر خواهد بود، کشورهای توسعه یافته در این زمینه بسیار کار نموده و سوگیری اقتصادی را در سطح گسترده ای نهادینه نموده اند. متاسفانه در کشور ایران، مقوله فوق هنوز راه به جایی نبرده است. با وجودی که موسیقی پاپ در داخل کشور به جایگاه خوبی در درآمدزایی رسیده اما در دیگر بخش های موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی و در مرتبه بعدی، موسیقی محلی به مراتب در شرایط نامساعدی از منظر درآمدزایی قرار دارند که توسعه کارکرد اقتصادی موسیقی مسلتزم همکاری و سرمایه گذاری دولتی و توسعه و تقویت و حمایت در موسیقی است. کمااینکه موسیقی ایران در بخش بین الملل حتی در نقطه شروع هم نیست و هیچ کاری در این زمینه صورت نگرفته است. براین اساس، بررسی اجمالی تاثیر هنر نقاشی کلاسیک و موسیقی سنتی در اقتصاد ایران، پیشنهاد می گردد.

کلیدواژه ها:

هنر نقاشی کلاسیک ، هنر موسیقی سنتی ، کمانچه ، اقتصاد هنر.