اباحت سماع به روایت ابن قیسرانی و غزالی
محل انتشار: فصلنامه ادبیات عرفانی، دوره: 15، شماره: 33
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 107
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JMLK-15-33_001
تاریخ نمایه سازی: 3 مهر 1402
چکیده مقاله:
جستار پیش رو بر آن است که نقش ابن قیسرانی را در دفاع از تصوف و تثبیت جایگاه آن از رهگذر سماع تبیین کند. با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی ابتدا گزارشی مختصر از دو روایت ابن قیسرانی در صفوه التصوف و کتاب السماع، ارائه، سپس اسلوب وی در اثبات اباحت سماع تبیین شده است. در ادامه، نگاه غزالی به سماع در احیایعلومدین بررسی گردیده و شباهت ها و تفاوت های آن با دیدگاه ابنقیسرانی نشان داده شده است. اهمیت این بحث در آن است که هردو، از علمای برجسته دین و از بزرگان حدیث بودند که برای فتاوی خود در قرآن و سنت، ریشه ای می جستند و برای تمام حرکات و سکنات صوفیان در نظام خانقاهی، راهی به سنت رسول و صحابه می یافتند. اینان با آگاهی بر دو علم اصول و فروع یا همان علم کلام و فقه و نیز کتاب و سنت، برخلاف صوفیان محافظه کار با استفاده از شگردهای محدثان و فقها و با تکیه بر آیات و احادیث و روایات، حکم به اباحت سماع دادند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حبیب الله عباسی
استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
زهرا نمازی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، تهران، ایران