تئوری توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 139
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICPCEE17_088
تاریخ نمایه سازی: 27 شهریور 1402
چکیده مقاله:
نابرابری اجتماعی پدیده جدیدی نیست.پیدایش آن به آغاز زندگی اجتماعی انسان برمی گردد.انسان از دیرباز با برداشت های مختلف به تبیین و یا توجیه این پدیده پرداخته و نظراتی در ضرورت رد یا ابقای آن در جوامع بشری عرضه داشته و بر آن تاکید کرده است. » نابرابری اجتماعی « در عصر حاضر به علت جهانی شدن روابط اجتماعی، معنایی عمیق تر و گسترده تر یافته، از مرزهای قومی، اجتماعی و سیاسی جوامع انسانی فراتر رفته و به صورت مساله ای جهانی در آمده است بنابراین در دنیای امروز، منشاء این نابرابری رانه فقط در ساخت های جغرافیایی، جمعیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی درون جوامع انسانی، بلکه می باید در ارتباط با کیفیت و ماهیت روابط بین المللی و به عبارت درست تر در ارتباط با کارکرد نظام مسلط اقتصاد جهانی جستجو کرد.اگر چه از سال هزار و نهصد و شصت به بعد چون و چند رشد و توسعه کشورهای به اصطلاح »جهان سوم « توجه محافل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی جهان را به خود مشغول داشته است، و مکاتب اجتماعی و اقتصادی مانند نوسازی "،توسعه"، مارکسیسم و وابستگی، با توجه به خاستگاه اجتماعی-اقتصادی خود نظریاتی را با مفاهیم و واژه های خاص ارائه داده اند،ولی چنین پیداست که واقعیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع در چند سال اخیر با به محک زدن آن مکاتب، نارسایی این نظریه ها را در بیشتر زمینه ها آشکار ساخته است. پیدایش تئوری های جدید مانند نظریه های سرمایه داری پیرامونی " و اقتصاد جهانی" در این زمینه و گسترش نهضت ها و انقلاب ها در مناطق مختلف جهان ( مانند شیلی، ایران، چین، نیکاراگوئه، فیلیپین، اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی ) موید این نظر است که تحلیل های پیشین، کارآیی علمی و عملی چندانی نداشته است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رضا عباسی
دکتری تخصصی علوم تربیتی
زهرا سهرابی
دانشجوی دکترای علوم تربیتی
الهه کاظمی
دانشجوی دکترای علوم تربیتی