رویکرد انتقادی مکینتایر به مبانی لیبرالیسم

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 63

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCKE-9-2_009

تاریخ نمایه سازی: 11 شهریور 1402

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر از نظر روش شناختی مبتنی بر این اصل است که تمامی نظریه های سیاسی اجتماعی بر مبنای تلقی خاصی از ماهیت بشر استوار شده است. بر این مبنا در این پژوهش خواهیم کوشید که از خلال آثار مکینتایر تصویر «انسان لیبرال» را که مبنای نظریه های سیاسی اجتماعی لیبرال است انتزاع کنیم. از سده هفدهم میلادی تدریجا تلقی جدیدی از عقل، محوریت یافت که بر اساس آن انسان می تواند بدون وساطت هیچ گونه نظریه ای با عالم واقع رابطه برقرار کند و به شناخت آن و تبویب قوانینی جهان شمول درباره آن بپردازد. بر این مبنا مفاهیمی چون قوه، فعلیت، ماهیت و غایت مفاهیمی منسوخ و مرتبط با فلسفه مدرسی تلقی می شد. بدین ترتیب رویکرد غایت انگار به ماهیت انسان به حاشیه رانده شد و زمینه ظهور فردیت فرد مهیا شد. با انکار رویکرد غایت انگار و استقلال مفهومی که اخلاق به تدریج پیدا می کرد توجیه معقول اخلاق محوریت یافت. لکن با نفی و انکار غایت آفاقی از ماهیت بشر آموزه های احساس گرایی بر جامعه مدرن سلطه پیدا کرد که بر اساس آن ترجیحات فرد است که صبغه ارزشی و اخلاقی به خود می گیرد.

نویسندگان

علی عابدی رنانی

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع).