آرای روش شناختی و فلسفی هابرماس
محل انتشار: دوفصلنامه فلسفه علم، دوره: 1، شماره: 1
سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 82
فایل این مقاله در 35 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IHCSP-1-1_001
تاریخ نمایه سازی: 5 شهریور 1402
چکیده مقاله:
هابرماس نظریه پردازی است که در چهارچوب سنت نظریه انتقادی گام بر می دارد و طی چند دهه حیات فکری خویش، در زمینه مقابله با انواع سلطه ها به خصوص سلطه های فکری که به طور نامحسوسی افراد جوامع را تحت سیطره خود قرار می دهند، تلاش کرده است. او در بخش فعالیت های روش شناختی و فلسفی خود، نقد نگاه پوزیتیویستی و علم گرایانه را که در صدد حاکمیت نگرش کمی و تکنولوژیکی بر تمامی شئونات زندگی آدمی برآمده بود، از جمله نخستین اهداف مهم خویش قرار داد. هابرماس برای این منظور، به تدوین، ارائه و تحلیل نظریه «علایق معرفتی» پرداخت. او در دوره بعدی حیات فکری خود، جهت شفافیت بخشیدن به فلسفه خویش تئوری «عقلانیت ارتباطی» را ارائه و بسط می دهد و بدین وسیله کارایی عقل را در الگوی مفاهمه متقابل تایید، تاکید و تحلیل می کند. هابرماس به جهت غلبه بر انتقادات وارده، در برخی آرای قبلی خود مثل نظریه صدق تجدید نظرهایی را اعمال می کند که در این مقاله، به همراه دیدگاه های مهم معرفت شناختی و فلسفی وی، مورد بحث و بررسی واقع می گردند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
جواد اکبری تختمشلو
دانشجوی دکتری فلسفه علم و فناوری، دانشگاه صنعتی شریف