کج فهمی های رایج در آموزش علوم پایه پنجم و تحلیل راه کارهای مناسب بر اساس سبک یادگیری وارک

دوره ابتدایی از جمله مهمترین مقاطع تحصیلی یک فرد است که مفاهیم پایه علوم در این دوره آموخته می شود. بنابراین علوم تجربی را می توان یکی از مهمترین دروس این دوره به شمار آورد. گاهی مشاهدات کودکان پیش از دوران مدرسه، سبب درک نادرست از پدیده های علمی می شود و دانش آموز در مورد پدیده های علمی دچار کج فهمی می شود. پژوهش حاضر درصدد آن است که با بررسی پژوهش های صورت گرفته در مورد کج فهمی های دانش آموزان دوره ابتدایی در درس علوم تجربی، به پژوهشگران، معلمان و دانشجومعلمان کمک کند تا در صورت نیاز، سریع تر و آسان تر از تمامی پژوهش های صورت گرفته در این حیطه و نتایج آنها آگاه شوند و کج فهمی های رایجی که دانش آموزان در درس علوم تجربی دوره ابتدایی با آنها مواجه می شوند را بشناسند و در ادامه تلاش می شود تا با بهره جستن از پژوهش های صورت گرفته در حوزه سبک های یادگیری، سبک مناسب آموزشی معرفی گردد تا کمتر دچار این کج-فهمی ها باشیم. روش پژوهش حاضر برگرفته از مطالعات کتابخانه ای می باشد. نتایج نشان داد که دانش آموزان در بسیاری از مباحث از جمله انرژی، سوختن و شعله، پدیده تبخیر و میعان ، نور ، دما و گرما ، حجم و گنجایش و ... با کج فهمی ها و تصورات نادرست بسیاری مواجه هستند.

کلیدواژه ها:

کج فهمی ، آموزش علوم تجربی ، آموزش ابتدایی ، سبک یادگیری وارک