بررسی ساختارروایی سه داستان از تاریخ بیهقی برمبنای الگوی کنش گریماس

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 225

فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KVSHN-13-25_010

تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1402

چکیده مقاله:

تاریخ بیهقی، اگرچه یک اثر تاریخی است، یکی از شاهکارهای ادب منثور فارسی به شمار می­رود که پس از حدود هزار سال از تاریخ نگارش آن، هنوز هم خوانندگان بسیاری آن را با لذت و اشتیاق فراوان می­خوانند و نویسنده آن را تحسین می­کنند، حال آنکه حتی نام بسیاری از کتاب های تاریخی همدوره و همعرض آن را کمتر شنیده­اند. فرض این مقاله درباره چرایی این توفیق است؛ تاریخ بیهقی، اگرچه یک کتاب تاریخی است، از مرحله متون تاریخی عبور کرده و به حوزه متون ادبی و داستانی وارد شده است. روش برگزیده شده برای بررسی  این فرض، الگوی کنش گریماس (از نظریه پردازان مشهور روایت و معناشناسی ساختارگرا ) است و نمونه­هایی که از کتاب تاریخ بیهقی برای این بررسی انتخاب شده­اند، داستان های بوبکر حصیری، افشین و بودلف و خیشخانه است. الگوی کنش شامل دو عامل است: کنشگر، هدف فرستنده، گیرنده، یاری دهنده و بازدارنده. کنشگر، نقش اصلی را دارد و سایر عوامل با توجه به رابطه ای که با کنشگر اصلی دارند، روند داستان را پیش می برند.  بررسی متون منتخب بر مبنای مربع معنا­شناسی و زنجیره­های روایی موجود در داستان و سیر شکل­گیری معنا در آنها، مطابقت این متون را با الگوی کنش گریماس - که معیار سنجش متون داستانی است -  تایید کرده و فرض مقاله را به اثبات رسانده است.

نویسندگان

فهیمه خراسانی

دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس

غلامحسین غلامحسین زاده

دانشیار دانشگاه تربیت مدرس