بررسی نوع روایی داراب نامه بیغمی
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 254
فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_KVSHN-17-32_005
تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1402
چکیده مقاله:
سنت قصه گویی و داستان پردازی نزد ایرانیان سابقه ای بسیار طولانی داشته است. از دیرباز در ایران، گروهی داستان های حماسی و ملی را برای مردم بازگو می کرده اند. بعضی از شاهان و امیران نیر قصه گویانی در دربار خود داشته اند که این قصه ها و داستان ها را برای دفترنویسان روایت می کرده اند تا آنها قصه هایشان را به صورت نوشتاری دربیاورند.یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیات کهن فارسی که صورت نوشتاری یافته است، داراب نامه مولانا محمد بیغمی است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب و داستانی حماسی- عشقی از قرن نهم هجری که از نمونه های ادبیات فولکلوریک به شمار می رود. از بررسی هایی نیز که در روشن کردن ساز و کار روایت و به طور خاص قصه ها، موفقیت چشمگیری یافته است؛ روش تجزیه و تحلیل تودوروف در بررسی روایت های اسطوره ای است. در این نوشته، با توجه به خصوصیاتی که تودوروف از روایت های اسطوره ای به دست داده است، داراب نامه در ردیف روایت های اسطوره ای قرار گرفته است. این بررسی در شناخت ساختار نهایی و درک پیکره بندی داستان هایی از این نوع نیز موثر خواهد بود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدرضا صرفی
دانشگاه شهید باهنرکرمان
خدیجه رحیمی صادق
دانشگاه شهید باهنرکرمان
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :