مفهوم ادراک از منظر ابن سینا و ملاصدرا و مقایسه آن با نظریه گشتالت در ادراک فضای معماری

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 78

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCSAC07_161

تاریخ نمایه سازی: 29 مرداد 1402

چکیده مقاله:

ادراک به طور اعم به معنای علم و آگاهی انسان از جهان بیرون و دنیای درون اوست . در روانشناسی امروز پدیده ادراک به فرایندی ذهنی اتلاق می گردد که در طی آن تجارب حسی معنی دار می شوند و از این طریق انسان روابط امور و معانی اشیاء را در می یابد. رابرت استرنبرگ در کتاب روان شناسی شناختی به این گونه ادراک را تعریف کرده است : »ادراک مجموعه فرآیند هایی است که ما از طریق آن، اطلاعات حسی دریافتی از محرک های محیطی را بازشناسی و سازماندهی می کنیم و به آنها معنا می بخشیم .« ذهن به کمک داده های موجود و توان بالقوه خود اطلاعات وارده را به عنوان مجموعه ای معنی دار و در ارتباط با هم درمی یابد، دسته بندی کرده و برای آنها ارجحیت و اهمیتی خاص قائل می شود. به دلیل اهمیت موضوع ادراک،نظریات مختلفی در هر دو حوزه فلسفه و علم ارائه شده است و در بسیاری از زمینه ها شباهت هایی نیز مشاهده می شود. در این مقاله به بررسی نظریات دو فیلسوف مطرح جهان ابن سینا و ملاصدرا در خصوص ادراک پرداخته شده و وجوه شباهت آن با نظریه گشتالت در ادراک فضا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . در بررسی نتایج می توان به این نتیجه رسید که نظریه ابن سینا در ادراک کلیات و نظریه ملاصدرا در خصوص بررسی موضوع و تکامل آن با یافته های پیشین ، از وجوه شباهت با نظریه گشتالت در ادراک فضا می باشند.

نویسندگان

سروه کریمی

استادیار و عضو هیات علمی گروه هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد