تقابل سیاست و اخلاق در مساله ی «دست های آلوده»

سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 50

فایل این مقاله در 46 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_AKGH-5-18_005

تاریخ نمایه سازی: 28 مرداد 1402

چکیده مقاله:

آیا برای رهبران سیاسی جایز است برای رساندن جوامع خود به منافع بزرگ و دور نگاه داشتن آن ها از فجایع، عمیق ترین اصول اخلاقی را نادیده انگاشته، در راستای خلاف آن ها حرکت نمایند؟ با این پرسش، قصد طرح موضوعی را داریم که در میان فیلسوفان به مساله ی «دست های آلوده» مشهور شده است. دشواری های زیاد و مختلفی در مباحث فلسفی پیرامون این موضوع وجود دارد که انعکاس دهنده ی پیچیدگی نظریه های کلی تر در ارتباط با سیاست و اخلاق است. همه-ی این مباحث به هر حال متوجه این موضوع است که تصمیم گیری و عمل صحیح سیاسی گاهی در معارضه و مخالفت باارزش های مسلم اخلاقی قرار می گیرند. مقاله ی حاضر سعی بر این دارد که این دشواری ها را حل نماید و موضوعات کلیدی و اصلی سیاسی که نظریه ی «دست های آلوده» به آن دعوت می کند را از ابهام خارج کند. در آغاز مقاله متنی را از یکی از رمان های مشهور قرن نوزده میلادی به زبان انگلیسی ذکر می-کنیم و سپس ردپای عنوان دست های آلوده را دنبال کرده، به گذشته بر می گردیم و به نام هایی چون ماکیاولی می رسیم؛ هرچند که شهرت و رواج فعلی این عنوان را باید بیش تر مدیون نوشته ها و کارهای نظریه پرداز معروف آمریکایی درعرصه ی سیاست، یعنی مایکل والزر، بدانیم. نظرات والزر با توجه به کارهای دانشمندان پیش از وی، چون ماکیاولی و ماکس وبر و با توجه به تغییرات مشخص در نگرش فکری وی، به طور مختصر مورد بحث واقع می شود. به دنبال آن، پنج مساله ای که این مقاله برای طرح آن نوشته شده را مطرح خواهیم کرد. نخستین مساله ای که به آن خواهیم پرداخت این است که آیا موضوع دست های آلوده مطلبی سردرگم و قواعد آن متناقض است؟ دوم، آیا عبورکردن و نادیده گرفتن حدود و ضوابط اخلاقی به خاطر مصالح سیاسی، در چارچوب اخلاق و قوانین آن انجام می شود و یا فراتر از آن اتفاق می افتد؟ سوم، آیا فراخوان «دست های آلوده» از هر جهت و یا حداقل در اصول، محدود به سیاست است یا این که می-تواند در سایر جنبه های زندگی نیز کاربرد داشته باشد؟ این مساله ی مهمی است. چهارم، شرایطی که موجب توجیه مساله ی دست های آلوده می شوند چه هستند؟ پنجم، علی رغم این که مساله ی دست های آلوده با موضوع دو راهی های اخلاقی نسبت و شباهت دارد، ولی مساله این است که آیا این شباهت ها می تواند موجب نادیده گرفتن تفاوت های مهم گردد؟ در جریان بحث پیرامون موضوعات فوق، به مسایل مرتبط دیگری نیز خواهیم پرداخت؛ نظیر تفاوت ها وشباهت های موضوع دست های آلوده با «واقع گرایی اخلاقی»، چگونگی تمسک به اصول «اخلاق نقش» برای منطقی نشان دادن قواعد مساله ی دست های آلوده، کشف ارتباط این موضوع با مساله ی «حدود اخلاق وظیفه گرا» و تاکید بر این نکته که بیشترین انگیزه در روی آوردن به مساله ی دست های آلوده از موضع مبهم علم اخلاق در قبال نبایدهای مطلق اخلاقی ناشی می شود؛ زیرا موضع علم اخلاق در این قسمت دارای دو بخش است؛ انکار آن ها، به همراه تعلق خاطر انسان ها در داشتن و انجام دادن برخی از آن ها.

نویسندگان