پایش میکرو ارگانیسم های شاخص و پاتوژن طی فرایند کمپوست سازی از لجن فاضلاب هضم شده بی هوازی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 169

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HSR-12-2_006

تاریخ نمایه سازی: 28 مرداد 1402

چکیده مقاله:

مقدمه: تغییرات میکرو ارگانیسم های شاخص و پاتوژن در فرایند کمپوست سازی، روند این فرایند و کیفیت محصول نهایی را مشخص می کند. هدف مطالعه حاضر، تعیین تغییرات جمعیت میکرو ارگانیسم های شاخص و پاتوژن طی فرایند کمپوست سازی لجن فاضلاب هضم شده به صورت بی هوازی بود.روش ها: سه توده به روش ویندرو با اختلاط لجن فاضلاب هضم شده به صورت بی هوازی با زایدات سبز باغبانی به عنوان عامل حجیم کننده به نسبت های حجمی ۱ به ۱، ۱ به ۲ (۱/۲) و ۱ به ۳ (۱/۳) تهیه شد. یک توده لجن فاضلاب به عنوان شاهد بدون هر عامل حجیم کننده ای آماده گردید. نمونه برداری از توده های کمپوست طی سه ماه فرایند کمپوست سازی صورت گرفت. نمونه های کمپوست جهت تعیین پارامترهای فیزیکو شیمیایی و میکروبی آزمایش شدند.یافته ها: نتایج حاصل از بررسی دما نشان داد که توده لجن به مرحله ترموفیلیک نرسید و توده ۱/۱ نیز فاز ترموفیلیک کوتاه تری را نسبت به توده ۱/۲ و ۱/۳ طی کرد. تعداد کلیفرم های کل، مدفوعی و استرپتوکوک مدفوعی در ابتدای فرایند کمپوست سازی به ترتیب MPN/gDW (MPN در گرم وزن خشک) ۱۰۹، ۱۰۸ و ۱۰۵ در توده های ۱/۲ و ۱/۳ بود. تعداد میکرو ارگانیسم ها در طول فاز ترموفیلیک کاهش یافت و به حد بسیار پایین یا غیر قابل تشخیص برای کلیفرم های مدفوعی و حدود ۱۰۰ برای استرپتوکوک های مدفوعی در توده های فوق رسید. میزان سالمونلا در هر دو توده با افزایش دما، کاهش یافت و بعد ۱۹ و ۴۷ روز از آغاز فرایند کمپوست سازی به ترتیب در توده ۱/۳ و ۱/۲ به حد غیر قابل تشخیص رسید.نتیجه گیری: بررسی تغییرات میکروبی طی فرایند کمپوست سازی و محصول نهایی نشان داد که توده های ۱/۲ و ۱/۳ در دستیابی به فاز ترموفیلیک و نابودی میکرو ارگانیسم های بیماری زا موفق بودند. بنابراین، استفاده از این کمپوست در زمین های کشاورزی، چمن ها و باغ ها از نظر میکروبی بلامانع می باشد.

کلیدواژه ها:

کمپوست سازی ، لجن فاضلاب ، باکتری های پاتوژن و شاخص

نویسندگان

صفورا کدخدایی

Department of Environmental Health Engineering, School of Public Health, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran

مهناز نیک آیین

Professor, Department of Environmental Health Engineering, School of Public Health, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran Corresponding Author: Mahnaz Nikaeen, Email: nikaeen@hlth.mui.ac.ir

مریم حاتم زاده

Department of Environmental Health Engineering, School of Public Health, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran

امیرحسین نافذ

Assistant Professor, Department of Environmental Health Engineering, School of Public Health, Kermanshah University of Medical Sciences, Kermanshah, Iran

اکبر حسن زاده

Lecturer, Department of Statistics and Epidemiology, School of Public Health, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran