اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر هوش هیجانی، انگیزش تحصیلی، مقبولیت اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان

آموزش و پرورش در هر جامعه ی انسانی ابزار ضروری برای پیشرفت انسان و توانمندسازی است. هدف گسترده ی آموزش و پرورش آماده کردن دانش آموزان برای زندگی مفید در جامعه و آماده سازی آن ها برای آموزش عالی است. در واقع اصلی ترین و مهم ترین هدف آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسان های سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. ازآنجایی که دانش آموزان یکی از ارکان اساسی نظام آموزشی کشور هستند، توجه به این قشر، ازلحاظ آموزشی و تربیتی، باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی و تربیتی جامعه را در پی دارد. بااین وجود، تعداد کمی از دانش آموزانی که وارد سیستم آموزش و پرورش می شوند، می توانند استعدادهای خود را شکوفا سازند و در این عرصه موفق شوند. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر،هوش هیجانی، انگیزش تحصیلی، مقبولیت اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کمی کاربردی و از نظر روش پژوهش در دسته روش مورد استفاده توصیفی می باشد. با توجه به نتایج حاصل از ادبیات تحقیق و سوابق مرتبط با تحقیق حاضر، اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر،هوش هیجانی، انگیزش تحصیلی، مقبولیت اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت و اثربخشی مورد تائید قرار گرفت.

کلیدواژه ها:

اثربخشی آموزش ، نظریه هوش های چندگانه گاردنر ، هوش هیجانی ، انگیزش تحصیلی ، مقبولیت اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان.