اثر شیر مادر بر قوای عقلی در یک همگروه از متولدین

سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 130

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SJSPH-5-2_003

تاریخ نمایه سازی: 21 مرداد 1402

چکیده مقاله:

زمینه و هدف : تغذیه با شیر مادر یکی از تعیین کننده های بهداشتی بسیار حساس و با اهمیت در دوران نوزادی و کودکی می باشد؛ زیرا که دراین دوران دو عامل رشد فیزیکی و تماس متقابل بین مادر و کودک می توانند قوای عقلی در دوران بزرگسالی رابرنامه ریزی نمایند. در این مطالعه هدف اصلی بررسی چگونگی حضور وماندگاری اثرتغذیه و رشد در اوان زندگی بر توانایی های عقلی در دوران بعدی زندگی بوده است.روش کار: به منظور نشان دادن ارتباط بلند مدت فوق، یک تحقیق از نوع همگروهی توصیفی صورت گرفته است که در آن ۵۳۶۲ نوزاد متولد شده در یک هفته بین سوم تا نهم مارچ سال ۱۹۴۶ در انگلستان به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری طبقه بندی شده بر اساس کلاس اجتماعی خانواده ها انتخاب گردیده است. داده های افراد همگروه در دوره های سنی ۲، ۸، ۱۱، ۱۵، ۲۶، و ۴۳ سالگی جمع آوری شده اند.این مطالعه بین سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران و با به کارگیری مدلهای آماری برای دستگاهی از روابط با ساختار خطی که در نرم افزارLISREL ۸-۱۲ وجود دارد انجام شده که در آن اثر شیر مادر بر نمرات توانایی عقلی در مقاطع سنی مذکور ردیابی شده است.نتایج: یافته های توصیفی این مطالعه آشکار کرد که افراد با وزن تولد طبیعی ۳۵۰۰ گرم یا بیشتر در سنین پایین تری راه رفتن، حرف زدن، ایستادن، و نشستن را انجام داده اند. همچنین الگوی تغییرات در نمرات آزمون عقلی در طول حیات افراد همگروه متفاوت بوده است؛ به گونه ای که نتایج آنالیز واریانس نشان داد که پس از تعدیل برای اثر متغیرهای جنس، کلاس اجتماعی، و سنین حرف زدن یا راه رفتن ملاحظه می گردد که افرادی که با شیر مادر تغذیه شده اند در سنین ۸ و ۱۵ سالگی دارای میانگین نمرات بالاتری هم در آزمونهای شفاهی و هم درآزمون های غیر شفاهی بوده اند.یافته های آنالیز مسیری نشان داد که تغذیه با شیر مادر و وزن تولد، دو تعیین کننده می باشند که به همراه یکدیگر می توانند تاثیرات تغذیه ای و روحی، بخاطر تماس با مادر، بر قوای ذهنی داشته و در برنامه ریزی آن در دوران ۲، ۸، ۱۱، ۱۵، ۲۶، و ۴۳ سالگی نقش داشته باشند. به طوریکه اثر بجای مانده شیر مادر بر قوای عقلی در زمان کودکی ممکن است در سنین بزرگسالی خود را به طورمستقیم یا غیرمستقیم ظاهر کند. به عنوان مثال ضرایب استاندارد شده آنالیز مسیری که به ترتیب بیانگر میزان اثرشیر مادر برمتوسط سنین حرف زدن یا راه رفتن ، سپس اثر این سنین بر میانگین نمرات شفاهی در سنین ۸ تا ۱۵ سالگی، و به دنبال آن اثر این نمرات بر میانگین نمره آزمون عقلی در ۲۶ سالگی، و در انتها تاثیر این نمره بر میانگین نمرات آزمون های حافظه و بینایی در سن ۴۳ سالگی به همراه خطای معیار آنها برای زنان این همگروه به ترتیب ازچپ براست(۰۴/۰ = se) ۱۰/۰ ، (۰۵/۰ = se) ۷۱/۰ ، (۰۲/۰ = se) ۰۵/۰- ، (۰۲/۰ = se) ۱۲/۰- و در مردان همگروه به ترتیب(۰۶/۰=se) ۱۳/۰ ، (۰۶/۰=se) ۷۵/۰ ، (۰۱/۰=se) ۰۷/۰- ، (۰۲/۰=se) ۰۱/۰- برآورد شده اند.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه با نشان دادن روابط معنی دار بین عمل بعضی ازتعیین کننده ها که در آغاز زندگی فعال می شوند با قوای عقلی در بزرگسالی این نتیجه گیری را ایجاب می کند که در بررسی های طولی همگروهی که نحوه عمل ذهن مطالعه می شود باید به اثر تغذیه در دوران نوزادی و کودکی توجه ویژه معطوف داشت.