بررسی تطبیقی اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها در ایران و افغانستان

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 474

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IJCONF14_012

تاریخ نمایه سازی: 16 مرداد 1402

چکیده مقاله:

علی رغم اینکه قانون اساسی افغانستان قاضی را مکلف کرده است چنانچه حکم قضیه را در قوانین مدون نیافت به فقه حنفی مراجعه کند، شرایطی صریح و ضمنی نیز برای این مراجعه تعیین کرده است. از جمله ی این شرایط رعایت اصل قانونی بودن جرم و مجازات است که به مثابه یکی از بنیادیترین اصول حقوق کیفری مدرن، به بهترین شکل، نه تنها در قانون اساسی فعلی بلکه در هر شش قانون اساسی اخیر افغانستان تضمین شده است. ماده ی اول قانون جزا، مصوب ۱۳۵۵ ، نیز که حکم کرده این قانون جرایم و جزاهای تعزیری را تنظیم می کند و برای حدود، قصاص و دیات به فقه حنفی رجوع می شود، با این شرایط صریح و ضمنی قانون اساسی مغایر بوده و می توان به مثابه یک «قانون ضعیف» از آن چشمپوشی کرد . به طور کلی، اگر چه شریعت در قانون اساسی افغانستان جایگاه ممتازی دارد، همانند قانون اساسی ایران نیست که بر عموم و اطلاق تمامی قوانین، از جمله مواد قانون اساسی، حاکم باشد. افزون بر این، رفتار قانونگذار در مواد بعدی همان قانون جزا نشان می دهد که خود وی نیز اعتقادی به ماده ی اول این قانون نداشته و آن را صرفا برای اجرا نشدن به تصویب رسانده است. در میان قوانین جدید نیز مواردی به چشم می آیند که به طور ضمنی بر بی اعتباری ماده ی اول قانون جزا دلالت دارند . از دیدگاه حقوق تطبیقی، پردازش اصل قانونی بودن جرایم و جزاها در دو نظام حقوقی ایران و افغانستان، در سطح قانون اساسی، یکسان نیست. پردازش متفاوت این اصل در دو نظام از الفاظ احکام مربوط به آن در قوانین اساسی کنونی ایران و افغانستان مشخص است.

نویسندگان

فاطمه نوری رومنان

دکتری تخصصی،گروه حقوق،دانشکده حقوق،واحد تهران مرکز،دانشگاه ازاد اسلامی ،تهران،ایران

سید مبین محمدی

دانشجوی کارشناسی حقوق،گروه حقوق،دانشکده حقوق،واحد الکترونیک تهران مرکز،دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،ایران