مقایسه توانایی تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری ترم های اول و آخر و پرستاران بالینی

سال انتشار: 1383
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 60

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJNIU-17-39_002

تاریخ نمایه سازی: 14 مرداد 1402

چکیده مقاله:

صاحبنظران پرستاری معتقدند توانایی تفکر انتقادی پرستاران نقش بسیار مهمی در ارائه مراقبت های خاص به هر بیمار، حل مشکلات و اتخاذ تصمیمات پیچیده دارد، به همین جهت لازم است این توانایی در دانشجوی پرستاری پرورش یابد و طی کسب تجارب آموزشی و پس از اشتغال به حرفه پرستاری نیز رشد و توسعه پیدا کند.   این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه توانایی تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری ترم های اول و آخر و پرستاران بالینی به صورت توصیفی مقایسه ای انجام گردید. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه خود ایفا صورت گرفت. نمونه پژوهش مشتمل بر ۱۷۲نفر از سه گروه یعنی دانشجویان ترم های اول و آخر پرستاری دانشکده های پرستاری و مامایی و پرستاران دارای حداقل دو سال سابقه بالینی شاغل در بیمارستان های منتخب وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران و شهید بهشتی بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، ۹۳ درصد دانشجویان ترم اول، ۹۴ درصد دانشجویان ترم آخر و ۳/۹۸ درصد پرستاران بالینی دارای توانایی تفکر انتقادی ضعیف بودند. هم چنین میانگین امتیازات توانایی استنباط (۱ ۰۰۰/۰> (P ، تعبیر و تفسیر (۰۲۶/۰ = ( P ، ارزشیابی دلایل (۰۰۱/۰> P ) و توانایی تفکر انتقادی (۰۰۱/۰> P ) دانشجویان پرستاری ترم های اول و آخر به طور معنی داری بالاتر از میانگین امتیازات پرستاران بالینی از نظر توانایی های ذکر شده بود. لیکن بین میانگین امتیازات توانایی های تشخیص پیش فرض ها و استنتاج دانشجویان ترم های اول و آخر و پرستاران تفاوت معنی داری وجودنداشت. با توجه به یافته های این پژوهش مبنی بر این که توانایی تفکر انتقادی دانشجویان ترم آخر علی رغم گذراندن یک دوره چهارساله در آموزش پرستاری با دانشجویان ترم اول تفاوتی نداشته است و توانایی تفکر انتقادی پرستاران بالینی نیز با گذشت حداقل دو سال تجربه بالینی کمتر از توانایی تفکر انتقادی دانشجویان ترم های اول و آخر پرستاری بوده است، می توان بر لزوم بازنگری در استراتژی های آموزشی فعلی و استفاده بیشتر از استراتژی های فعال یادگیری تاکید کرد. همچنین به کارگیری روش های مدیریتی که لازمه آن ها مشارکت فعال پرستاران در تصمیم گیری ها و حل مشکلات خرد وکلان است، توصیه می گردد.