مرگ بی مرگی و نفس و مرگ نفسانی
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 148
فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LLCSCONF15_055
تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1402
چکیده مقاله:
پرسش از علت آفرینش ، از نخستین و مهم ترین مسائلی است که انسان همواره با آن روبه رو بوده و در پی یافتن پاسخ آن بر آمده است. نقطه مقابل آفرینش ، مرگ است و انسان ، از آنجا که همیشه با این پدیده مواجه و از آن گریزان و ترسان بوده ، دغدغه ای همیشگی برای شناختن و شناساندن آن داشته است و هم چنان ادامه دارد. پیامبران ، فلاسفه ، متکلمان و عارفان هر یک به فراخور رسالت خود و ظرفیت درک مخاطبانشان ، تعبیری از مرگ داشته اند که با دیگران متفاوت است. از جمله جلال الدین محمد مولوی ، با بهره گیری از معارف قرآنی و احادیث نبوی و مطالعه در آثار عرفانی پیش از خود – به ویژه حکیم عزنوی – مفاهیم اجتماعی ، فلسفی را صبغه ی عرفانی داده و موشکافی کرده است. یکی از مفاهیم فلسفی ، مرگ است که مولانا آن را از جهات گوناگون نگریسته و معانی متفاوتی از آن به دست داده است.
نویسندگان
محمود کریمی
دکتری زبان و ادبیات فارسی