تبیین تاثیر فلسفه غرب در شکل گیری پارادایم های مدیریت منابع انسانی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 171

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICISME04_207

تاریخ نمایه سازی: 29 تیر 1402

چکیده مقاله:

انسان به عنوان حلقه واصل زنجیره مطالعات علوم انسانی در موضوعاتی نظیر اقتصاد، سیاسی، مدیریت دارای نقش جدی در شکل گیری جوامع انسانی در ادوار تاریخ خلقت جهان برعهده داشته است. اندیشمندان علوم انسانی در هر جامعه به تاثیر از مبانی نظری طرح شده روزگارشان، به طراحی مدل های علوم اجتماعی و انسانی می پرداختند. مدیریت نیز به عنوان علم تعیین کننده روابط انسانی در جهت بهبود انجام فعالیت ها از این قاعده مستثنی نبوده است اگرچه علم مدیریت در معنای امروزی وجود نداشته است؛ اما ازآن جهت که حتی از آغاز خلقت هم انسان برای رفع نیاز حیات خود مجبور به تعامل با دیگران بوده، این امر روشنگر قدمت مدیریت به عنوان علم تدبیر زندگی است. رشد و تحولات حاکم بر زندگی انسانی منجر به ظهور اندیشمندانی از غرب تا شرق عالم شد که هر کدام در پی کشف بهترین نوع مبانی علوم انسانی و تحقق بخشیدن به مدینه فاضله متصور در اذهان خود، مکاتب متعددی را شکل می دادند که به طریق تقابل یا تکامل اندیشه ای، تاریخ فلسفه علوم اجتماعی را رقم زده اند. اگرچه به کاربردن لفظ مدیریت با معنایی که ما امروز از آن درک می کنیم به دوران انقلاب صنعتی و مبانی تقسیم کار و بالابردن بهره وری در کارخانه های صنعتی بازمی گردد اما ناگفته مشخص است که علوم انسانی مانند علم مهندسی یا پزشکی دفعتا منجر به کشف و یا خلق پدیده ای نمی شود؛ بلکه در بستر زمان و مکانی دچار تغییر گشته است؛ به این ترتیب پرداختن به ریشه های تشکیل دهنده نظریات علوم انسانی حائز اهمیت است. تبیین و تفحص در مورد مدل های به روز جوامع بدون شناخت ریشه های فکری آن امری غیرعاقلانه است که جز اتلاف انرژی و وقت پژوهشی ثمره ای در پی نخواهد داشت. قابل ذکر است مدیریت منابع انسانی که به نحو ویژه تعیین گر نحو تعاملات میان افراد در سازمان است متاثر از نگاه های مختلف به انسان در دوران حیات نظری خود بوده است؛ به همین منظور لازم است تا ریشه ی نگاه ها و مکاتب انسان شناسانه شکل دهنده مدیریت منابع انسانی تعیین گردد تا علت ناکارآمدی مدل های حاضر در این حوزه مورد موشکافی قرار گیرند. چه بسیار چالش های روز اجتماعی است که به علت نقص پارادایم های شکل دهنده ی آن، قرن ها بشر را مبهوت خود نموده است. در این پژوهش با طرح دو پرسش ۱. کدام مبانی نظری در شکل دهی پارادایم های مدیریت منابع انسانی موثر بوده اند؟۲. پارادایم های مدیریت منابع انسانی تا چه اندازه از مبانی نظری انسان شناسانه تاثیر پذیرفته اند؟ به دنبال کشف میزان تاثیر مبانی انسان شناسی در شکل دهی به پارادایم ها مدیریت منابع انسانی بوده ایم.

نویسندگان

محمدحسین نساجیان مقدم

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت منابع انسانی دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ایران