آموزش به عنوان یکی از ابعاد در نظام کشورها و جوامع می باشد. پس باید طوری طراحی شود که از یک سو افراد را برای ایفاینقش به عنوان یک عنصر فعال در جامعه یاری دهند و از سوی دیگر همگام با تغییرات اجتماعی به مسائل و مشکلات پیش رویفرد بپردازد و در عین حال که از جامعه تاثیر می پذیرد خود نیز عامل تغییر باشد به گونه ای که اگر در هر بخشی از جامعه از جملهبخش های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کمبودی باشد از طریق برنامه ریزی آموزشی این کمبودها بر طرف شود و اینمیسر نمی شود مگر اینکه بین مدرسه و دانشگاه با جامعه ارتباط تعاملی و متقابل باشد. برنامه ریزی آموزشی مانند سایر رشته هایعلوم تربیتی در مبانی فلسفی، اجتماعی، حقوقی، روانشناسی و .... ریشه دارد. شرط تدوین برنامه ریزی آموزشی کارآمد در یکجامعه آن است که بتوانیم متناسب با آن را، با رویکرد بومی مشخص کنیم تا نتایج و پیامدهای برنامه ریزی آموزشی پاسخ گویسوالات و ضرورتها و نیازهای جامعه باشد.