فلسفه تحلیلی و تاثیر آن بر فلسفه تعلیم و تربیت

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 121

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ABUCONPA10_013

تاریخ نمایه سازی: 9 تیر 1402

چکیده مقاله:

فلسفه بر وضوح، قصد، انتقاد و توجیه به عنوان ارزش های مهم برای مربیان تاکید دارد. متقن ترین نمونه فلسفه تعلیم و تربیت از سوی جان دیویی و دکارت در عصر ما نیز از سوی پائولو فربر کسیکه به فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان ابزاری برای بازسازی تجربیات انسان، مدارس و جامعه می نگریست ارائه شده است. در این نوشتار، نویسنده تاریخچه مختصری از فلسفه تعلیم و تربیت و فلسفه تحلیلی و بیان رویکردهای مطرح در این زمینه می پردازد و در ضمن آن، به شرح و توضیح نهضت تحلیلی در فلسفه و نفوذ آن در فلسفه تربیتی پرداخته و از پیترز به عنوان برجسته ترین فیلسوف تعلیم و تربیت معاصر و چهار حوزه کاری که برای فلاسفه مطرح است، نام می برد. در فلسفه تحلیلی فلسفه ی غالب در کشورهای انگلیسی زبان (آمریکا، انگلستان، کانادا، استرالیا و نیوزلند) در قرن بیستم است. در نزد بسیاری از فیلسوفان تحلیلی آن را دارای سه شاخه اصلی می دانند به نامهای: مکتب کمبریج، پوزیتوسم منطقه ای و مکتب اکسفورد. اندیشه های فیلسوفان تحلیلی بر حوزه های مختلف دانش، از جمله اخلاق، سیاست، حقوق و تعلیم و تربیت اثرگذار بوده است.

کلیدواژه ها:

فلسفه تعلیم و تربیت ، فلسفه تحلیلی ، فلسفه تحلیلی تعلیم و تربیت ، مکتب آکسفود.

نویسندگان

شقایق نیک نشان

۱- استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور ,تهران،ایران

فاطمه شیرازی

Shirazi۶۰۵۳@gmail.com