کاربرد رویکردهای ادبی در متون تاریخینمونه موردی بازکاوی ساختار حکایت جدال امین و مأمون عباسی

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 590

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCPLIR01_195

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1391

چکیده مقاله:

متون تاریخ نگاری را از آنجا که به زبان رایج فرهنگی نوشته می شوند و از الگوهای رایج در حوزه زبان و ادبیات در گزارش رویداد استفاده می کنند می توان متونی ادبی تلقی کرد. بنابراین این متون نیز خود در درون ژانرهایی خاص به نگارش در می آیند که بسته به نوع نگاه گزارش گر و فهم وی از رویداد، انتخاب این رویکرد میتواند منجر به انتخاب ژانر خاصی در گزارش رویداد تاریخی شود و بر چیدمان و گزارش و در نهایت بازنمایی که از آن رویداد تاریخی می شود تأثیرات متغییری برجای نهد. سنت تاریخ نگاری اسلامی ایرانی نیز از آنجا که محصول دنیای زبانی تمدن اسلامی است و در جغرافیای فرهنگی خاصی نوشته می شود از انتخاب این ژانرها گریزی نداشته است چرا که بنا به ییش نهاده نظام دانایی اسلامی از نقش تاریخ در عبرت آموزی به بشر که تحقق اراده خداوند را در حیات انسان نمایان می سازد، تاریخ نقش عبرت افزایی برای مخاطبان را دارا بوده است. از همین روی استفاده از این رویکرد در سنت تاریخ نگاری را می توان در بازخوانی بعضی از رویدادهای تاریخی خاص مشاهده کرد. این رویکرد مورخینی مانند طبری منجر شده وی بعضی از رویدادهای تاریخی را در قالب یک الگوی دو قطبی تعریف نماید و در نتیجه نسبت به فهمش از چگونگی تحقق رویداد از قالب خاصی برای ریختن محتویات گزارشش از رویداد در بازسازی حادثه استفاده نماید. می توان ادعا کردکه مورخینی مانند طبری این قالبها را به دلیل رویکرد ادبیشان به تاریخ مورد استفاده قرار می دادند و تاریخ را در قالب یک حکایت درک می کردند. بنابراین از ژانرهایی مانند تراژدی و یا درام در بازسازی رویدادهای تاریخی استفاده کرده اند. به نظر مؤلفین این مقاله می توان با استفاده از روش شالوده شکنی، به بازشناسی قالب حکایتوار و ژانرهای به کار رفته برای توصیف و تبییین حادثه ای تاریخی در بعضی از رویدادهای تاریخیپرداخت. یکی از این موارد جدال امین و مأمون عباسی است که در ابتدای قرن سوم هجری اتفاق افتاد و درآن امین خلیفه عباسی به فرمان برادرش مامون کشته شد و بعد از وی مامون عباسی به قدرت خلافت دست یافت. آنچه که متون تاریخی متعدد هم عصر با این دوران از این رویداد گزارش میدهند میتواند بازنمایاننده حکایت داستانی باشد که در آن تراژدی برادر کشی بر سر قدرت اتفاق افتاده و مورخین اسلامی نیز با انتخاب بیش نهادهای ناخود آگاه از فهمشان از منطق تحقق رویدادهای تاریخی در قالب عبرت، این ماجرا را در ژانر تراژدی بارسازی نموده اند و انتخاب این ژانر در نوع چیدمان حوادث و تبیین آن نیز تاثیر گزار بوده است. هدف از این مقاله بازشناسی این مسئله درباره نسبت ادبیات و تاریخ نگاری اسلامی است که به صورت موردی در تحلیل ماجرای امین و مامون عباسی بکار می رود.

کلیدواژه ها:

تاریخ نگاری اسلامی ، ادبیات ، داستان ، حکایت ، ژانر ، جدال امین و مأمون عباسی

نویسندگان

زهیر صیامیان گرجی

دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تهران

لیلا نجفیان

دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تهران