ادبیات و گرایشهای میان رشتهای

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,407

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCPLIR01_003

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1391

چکیده مقاله:

اصطلاح « میان رشته ای » زمانی به کار می رود که دو رشته در مواردی با هم مرز مشترک داشته یا موضوعاتی از دو شاخه علم با یکدیگر سنخیت یا هم پوشانی داشته باشند . کاربرد این اصطلاح امروزه بسیار گسترده شده ا ست و علوم مختلف شامل مکاتب فلسفی، ادبی، هنری و علوم تجربی و ریاضیات را در بر می گیرد.گرایشهای میان رشته - ای خود از دل رشته های پیشین به وجود می آیند و بسیاری از آنها در گذرزمان و باافزایش میزان پژوهش و کاربری به رشته های مستقل تبدیل می شوند. این شاخه های نورسته علمی، معمولاً مسیر تازه ای را در تحقیقات علمی می گشاید . مثلاً در زبان - شناسی مدرن ارتباط زبان با جامعه شناسی و روان شناسی ابتدا به صورت واحدهای درسی جداگانه مطرح شد و سپس در برخی از کشورها به صورت گرایشهای مستقلی چون جامعه شناسی زبان و روان شناسی ز بان در دانشگاه تدریس شد. هیچ رشته ای را نمیتوان یک جزیره تنها و منفرد به حساب آورد. پژوهشگر عصر جدید باید راههای ارتباطی هر رشته را با سایر شاخه های علم بیابد و با پیوند زمینه های پژوهشی و علمی خود با سایر رشته های علمی، به شناختی عمیق و دقیقتر از پدید هها و روابط بین آنها دست یابد . گرایشهای میان رشته ای با چنین رویکردی به علوم، هر روز به نوزایی دست می زنند. علاوه بر توسعه دانش بشری و به وحدت رساندن کثرت های پراکنده شاخه های علم، یکی از اهداف گرایش های میان رشتهای، ایجاد فرصت های علمی و حتی کاربردی (تولید مشاغل ) متناسب با شرایط جامعه است. به نظر می آید یکی از راههایی که می توان ادبیات و بویژه ادبیات فارسی را پویا و زنده کرد و از بروز بحرانهای هویتی در این رشته جلوگیری کرد، پیوند ادبیات و پژوهشهای ادبی با دیگر شاخه های علم است . ادبیات در گذشته و حال چه در زمینه تولید اثر ادبی و چه در ز مینه تحقیقات ادبی مرزهای گسترده ای با سایر علوم داشته است. ادبیات با هنرهای نمایشی (ادبیات نمایشی ) می تواند تعاملی سازنده و نزدیک داشته باشد و متونی ارزنده را متناسب با جهان مدرن بازنویسی و بازآفرینی کند . ادبیات با سیاست و تاریخ، زبان شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی، مطالعات زنان، مطالعات فرهنگی و فلسفه امتزاجی شگفت انگیز داشته و دارد . کشف شیوه های علمی پیوند این علوم با یکدیگر به باور کردن ادبیات و هریک از این علوم کمک خواهد کرد. دراین مقاله کوشش می کنیم ضمن معرفی برخی از گرایش های میان رشته ای به منابع، میتواند در سرفصلها و تعیین مواد درسی این گرایشها مد نظر قرار بگیرد، اشاره کنیم.

نویسندگان

جواد دهقانیان

عضو هیات علمی دانشگاه

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • اگیلتون، تری، (1380) پیش درآمدی بر نظریه ادبی، ترجمه عباس ...
  • بلاند، ک.جوئلن، (1384)باز آفرینی از ادبیات کلاسیک، ترجمه شبنم میرزین ...
  • بیشاپ، لئونارد، (383 1) درس های در مورد داستان نویسی، ...
  • _ دهقانیان، جواد، (388 1)مجموعه مقالات بایدها و نبایدها، به ...
  • سلدون، رامان و ویدسون، پیتر، (1377) راهنمای نظریه ادبی معاصر، ...
  • سلمانی، (1386) محسن، فن داستان نویسی، تهران: امیر کبیر ...
  • کوثری، محسن، (1379) تاملاتی در جامعه شناسی ادبیات، تهران:مرکز بازشناسی ...
  • ماسن، هنری و همکاران(1388) رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید ...
  • نمایش کامل مراجع