بررسی سلامت معنوی و ارتباط آن با سبک زندگی بیماران مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های آموزشی درمانی شهر همدان، سال ۱۴۰۰

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 225

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SQCGHMED09_001

تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1402

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: همودیالیز موفق ارتباط نزدیکی با درمان دارویی، دیالیز منظم، محدودیت مایعات و پایبندی به برنامه های غذایی مناسب به عنوان سبک زندگی در بیماران مبتلا دارد. کنترل سبک زندگی نقش مهمی در حفظ سلامتی این بیماران دارد و آن ها باید سبک زندگی خود را به نحوی تغییر دهند که بتوانند نقش و هویت جدید را بپذیرند. از طرفی داشتن سبک زندگی سالم بدون وجود سلامت معنوی نمی تواند آنان را به کارآمدی یا به حداکثر ظرفیت خود برساند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی و سبک زندگی بیماران مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های آموزشی درمانی شهر همدان، سال۱۴۰۰ انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی - مقطعی از نوع همبستگی است که در شهر همدان با شرکت ۱۷۰ بیمار همودیالیزی در دو مرکز دیالیز شهید بهشتی و بعثت که به روش در دسترس انتخاب شده بودند، انجام شد. از یک پرسشنامه سه بخشی برای جمع آوری داده ها، شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت معنوی پالوتزن و الیسون و پرسشنامه سبک زندگی والکر استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: بیشتر شرکت کنندگان در مطالعه دارای جنسیت مذکر (۶/۵۲ درصد)، رده سنی زیر ۴۰ سال (۱/۸۰ درصد)، متاهل (۲/۷۷ درصد)، با تحصیلات غیردانشگاهی (۱/۹۰ درصد) و خانه دار (۴/۴۰ درصد) بودند. همچنین بیشترین علت همودیالیز آنان مربوط به پرفشاری خون (۲/۴۶ درصد) بود که اغلب سه بار در هفته (۷/۶۶ درصد) تحت همودیالیز قرار گرفته اند. همچنین تاهل و شغل با سلامت معنوی و سطح تحصیلات، تعداد جلسات همودیالیز در هفته و داشتن بیمه نیز با سبک زندگی ارتباط معنی داری داشتند (P<۰.۰۵). بین سلامت معنوی و سبک زندگی رابطه معنی دار مستقیم و متوسط وجود داشت (r= ۰.۵۶۵, P<۰.۰۰۱). رابطه معنی داری نیز بین سلامت معنوی و زیر مقیاس های سلامت وجودی (r= ۰.۹۴۳) و سلامت مذهبی (r= ۰.۸۹۷) مشاهده شد (P<۰.۰۰۱). همچنین بین سلامت معنوی و تمامی ابعاد سبک زندگی بجر بعد فعالیت فیزیکی رابطه معنی داری وجود داشت (P<۰.۰۵). نتیجه گیری: ارتباط معنادار بین سلامت معنوی و سبک زندگی این بیماران گواه این است که آنها با برخورداری از سلامت معنوی بالاتر دارای سبک زندگی مطلوب تری می باشند. همچنین برخی مشخصات دموگرافیک بر سلامت معنوی و سبک زندگی بیماران تاثیرگذارند و لذا به پرستاران توصیه می شود جهت ارتقاء سبک زندگی سالم به مشخصات دموگرافیک تاثیرگذار بر این دو مولفه توجه بیشتری نموده و جهت بهبود وضعیت سلامت معنوی این بیماران اقدام به آموزش های مداخله ای نمایند.

نویسندگان

وحید یوسف وند

دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری داخلی – جراحی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی همدان،همدان، ایران

پریا مرادی

دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری داخلی – جراحی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی همدان،همدان، ایران

سیدرضا برزو

عضو هیئت علمی، دپارتمان پرستاری داخلی - جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکیهمدان، همدان، ایران

سجاد امیری بنیاد

دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری داخلی – جراحی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی همدان،همدان، ایران

بهناز علافچی

دکترای آمار زیستی، دپارتمان آمار زیستی، عضو مرکز تحقیقات مدل سازی بیماری های غیرواگیر، دانشکدهبهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران