ساختار روایت شناسی حکایت (وحی کردن حق تعالی به موسی (ع) که چرا به عیادت مننیامدی؟) دفتر دوم مثنوی معنوی بر اساس نظریه ژرار ژانت

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 150

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

COLITCONF02_020

تاریخ نمایه سازی: 8 خرداد 1402

چکیده مقاله:

در این پژوهش سعی شده است با هدف نمایاندن یکی از ارزش های حکایت مثنوی معنوی براساس ساختار روایت شناسی ژرار ژانت (زمان دستوری:نظم ترتیب ، تداوم و بسامد ، وجه ،فاصله ،دیدگاه و صدا ) دفتر دوم مثنوی معنوی حکایت (وحی کردن حق تعالی به موسی(ع) که چرا به عیادت من نیامدی؟) انتخاب ،مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و یافته های پژوهش نشان می دهد که: زمان پریشی «بازگشت به گذشته» «رفتن به آینده» را می توان در روایت مشاهده نمود.اما در کل روایت در زمان حال رخ داده است.ضرب آهنگ و شتاب داستان و ازثبات و پایداری برخوردار است.دیالوگ بین حضرت موسی و خداوند گاهی به صورت مستقیم و در بیشتر ابیات از طریق دانای کل که ناظر بر روایت می شودبیان می گردد.بسامد حکایت مفرد مطرح است زیرا واقعه یکبار اتفاق افتاده و یکبار هم مطرح گردیده است.حضور راوی تقریبا در روایت پر رنگ بودهو فاصله بین روایتگری و داستان بیشتر است.دیدگاه کانون درونی،شخصیتی ثابت در دورن داستان محسوب می شود که ماجرا را بیان می کند.کانونداری خارجی در روایت وجود ندارد.ماجرا از درون داستان بیان می شودبا شخصیت های داستان همگن است،جزو شخصیت های داستان است.کانونبیرونی حکایت بازنمود همگن دارد راوی همانند ناظر بی طرف داستان را تعریف می کند جزو شخصیت های داستان است گاهی از بیرون و گاهی دردل داستان ماجرا را تعریف می کند،با درون داستان و شخصیت های آن همگن است.در کل حکایت از منظر کانون صفر،درونی و بیرونی بازن مودناهمگن وجود ندارد زیرا راوی در دل داستان قرار دارد و گاهی جزو شخصیت اصلی داستان نمود پیدا کرده است.صدای راوی براساس متن حکایت،ازطریق بارگاه الهی بیان شده ،به نوعی راوی عمل روایتگری را به عهده دارد و روش بیان داستان از طریق دانای کل صورت می گیرد.

نویسندگان

روزیتا منصف

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد پیام نور مرکز رشت