بررسی تطبیقی مفهوم برچسب زنی و کجروی اجتماعی و جایگاه آنها در قوانین جسایی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 98

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LAWHAMAYESH07_082

تاریخ نمایه سازی: 8 خرداد 1402

چکیده مقاله:

نظریه برچسب زنی رویکردی بسیار نزدیک به تحلیل های ساخت اجتماعی و تعامل نمادین است. این نظریه توسطجامعه شناسان در دهه ۶۰ میلادی توسعه یافت. کتاب هاوارد سول بکر، با عنوان بیگانگان، تاثیر زیادی بر توسعه ومحبوبیت این نظریه گذاشته است. نوع تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات به صورتمطالعات کتابخانه ای است. نتایج نشان داد نظریه برچسب زنی معتقد است که انحراف از قانون ذاتی نیست. و به جایآن، بر تمایل اکثریت به چسباندن برچسب منفی به اقلیت. یا کسانی که آن ها را منحرف از هنجارهای معمول تلقیمی کند، متمرکز می شود. دل مشغولی این نظریه این است که چه گونه هوبت و رفتار افراد ممکن است توسط واژگانی کهبرای تشریح یا طبقه بندی شان به کار می روده ارزیابی شده یا تحت تاثیر فرار گیرد. این نظریه با مفاهیم خودتوسعه یابندهواجد پیش گویی و کلیشه همراه است. مطابق این نظریه. توصیف ها و یا طبقه بندی های ناخواسته. اعم از واژگانی که بهانحراف، ناتوانی، یا تشخیص یک اختلال روانی مربوطاند. می توانند عمدتا با لاش برای جای گزین کردن شان با یک زبانسازنده تر، برپایه این که صرفا «برچسب»هایی هستند. رد شوند. مثلا ننگ به یک برچسب نیرومند منفی تعبیر می شود،که می تواند دیدگاه شخص راجع به خود. و همچنین هویت اجتماعی اش را دگرگون کند. انگ معمولا نتیجه قوانینوضع شده علیه رفتار است. برای مثال. قوانین حمایت از برده داری، یا ممنوع کننده هم جنس گرایی، در طول زمان بهنقش های انحرافی مرتبط با این رفتارها انجامیده است. کسانی که این نقش ها به ایشان اختصاص می یابد. به تدریج دارایانسانیت و قابلیت اعتماد کم تر شناخته خواهندشد. نقش های انحرافی منبع کلیشه های منفی ای هستند که به حمایت ازمخالفت جامعه با رفتار گرایش دارند.

نویسندگان

الهام میرزاپور

کارشناسی ارشد جزا و جرم شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران