عرف، بن مایە تقابل تراخی و فوریت در خیار غبن

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 222

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LAWKHO01_073

تاریخ نمایه سازی: 31 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

خیارات یکی از اقسام انحلال ارادی معاملات است و خیار غبن یکی از خیارات پرکاربرد است. با توجه به اهمیت اعمال خیارات در حدود و ثغور زمان، خیارات می تواند فوری یا متراخی باشد. بر اساس این تقسیم، مشهور فقها معتقد به فوری بودن خیار غبن بوده و به عموم «اوفوا بالعقود» و قاعدە «لاضرر» در اثبات دیدگاه خود تمسک کرده اند. از دیگر سو، برخی از فقها به استصحاب و بنای عقلا تمسک نموده و به عدم فوریت خیار غبن ملتزم شده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تمسک به ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی پس از بررسی و تحلیل ادلە هر دو دیدگاه به این امر می رسد که نتیجە هردو گروه می تواند به کار بردن ملاک «عرف» در اعمال خیار غبن باشد؛ زیرا ادلە اولیه از بیان اصل فوریت یا تراخی در محل نزاع، ساکت است و دلیل قائلین به فوریت نیز به معنای به کار بردن فوریت عرفی است و ادلە قائلین به تراخی به معنای تراخی عرفی است و فرد باید دلیل تراخی خود را ثابت نماید.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مهدی شادی

دانشجوی دکتری رشتە فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه مازندران، بابلسر

محمدناجم حصاری

دانشجوی دکتری رشتە فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه فردوسی، مشهد