بررسی رابطه جام جهانی فوتبال با سیاست مبتنی بر رویکرد پست مدرن

ورزش فوتبال یکی از ورزش هایی است که به دلیل داشتن طرفداران بسیار می تواند در سیاست و اقتصاد کشورها موثر واقع شود. دلیل آن را می توان جذابیت این ورزش خاص و البته توجه بین المللی به آن دانست از سوی دیگر پست مدر نیست ها به فرا روایت ها یا به تعبیر دیگر روایت های کلان بدگمان بوده و نسبت به هر نوع فلسفه عام یا جهانی با دیده تردید می نگرند. از منظر لیوتار دانش علمی نمی تواند کلیت دانش را نمایان سازد بلکه در واقع دانش علمی در رقابت و مناقشه با دانش»روایتی« قرار دارد . تفاوت مهم این دو دانش در این است که ایجاب دانش علمی بر پایه حفظ یک بازی زبانی و دلالت گر است و غیر از آن را نادیده می گیرد در حالی که دانش »روایتی« بدون استفاده از برهان و سند خود را اثبات می کند. از سوی دیگر به اعتقاد بودریار شبیه سازی و فزون واقعیت جایگزین واقعیت شده است وی همچنین بیان می کند شیوه ایجاد افزایش میل، و بهره برداری از آن در فرهنگ معاصر؛ سرمایه داری را برانگیخته و به مهمترین جنبه پسامدرنیته شکل داده که همانا حضور فراگیر پیام های تبلیغاتی در رسانه های ارتباط جمعی و در نتیجه نابودی واقعیت به دلیل حضور آن است. لذا بر اساس رویکرد پست مدرنیسم چه رابطه ای بین جام جهانی فوتبال و سیاست وجود دارد؟در پاسخ به این سوال فرضیه ما این است که همانگونه که پست مدرنیسم بر انکار واقعیت و ارائه وانموده به جای واقعیت تاکید دارد جام جهانی فوتبال به عنوان یک متن با گرد آوردن کشورها و فرهنگ های مختلف در یک حوزه موضوعی به سیاست یکپارچه کردن فرهنگ های مختلف اشاره دارد لکن این نه واقعیت اصلی بلکه وانموده ای است که در پس این متن می توان به وانموده های دیگری دست یافت که اگرچه در ظاهر بر کثرت گرایی تاکید دارند لکن خود به دنبال شکل دادن به روایتیکلان هستند که در روح فرهنگی خاص به طور ویژه فرهنگ و سبک زندگی غربی )آمریکایی( به خورد هواداران و فعالانحوزه فوتبال و جام جهانی و در نتیجه کل جهان داده می شود و از این جهت هدف آن حذف تفاوت های فرهنگی و ادغام همهفرهنگ ها در یک فرهنگ مشخص و قابل کنترل و در نتیجه اعمال سلطه است. همچنین پژوهش حاضر برای بررسی موضوع ازروشی کیفی مبتنی بر توصیف- تحلیل سود می برد

کلیدواژه ها:

فوتبال ، جام جهانی ، پست مدرنیسم ، حاکمیت ، سیاست هویت ، لیوتار ، بودریار