نقش تعدیل گر صفات پاتولوژیک شخصیت بر مبنای مدل پیشنهادی DSM-۵ در ارتباط بین روابط موضوعی و ابعاد عشق

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 399

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HESPCONF01_146

تاریخ نمایه سازی: 6 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: روابط موضوعی و صفات شخصیتی از جمله عوامل تاثیرگذار بر تجربه ی عشق به عنوان یک نیاز اساسی در انسان، هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نﻘش تعدیل گر صفات پاتولوژیک شخصیت بر مبنای مدل پیشنهادی DSM-۵در ارتباط بین روابط موضوعی و ابعاد عشق انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر غیرآزمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شهید بهشتی که در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. با روش نمونه گیری در دسترس ۳۰۰ نفر به-عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به سه پرسشنامه روابط موضوعی (BORRTI)، عشق مثلثی استرنبرگ و پرسشنامه PID-۵ پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که بین روابط موضوعی و ابعاد عشق و بین ابعاد عشق و صفات پاتولوژیک شخصیت همبستگی منفی معنادار وجود داشت (p<۰.۰۵). همچنین، یافتهها حاکی از آن بود که صفات پاتولوژیک شخصیت نﻘش تعدیل گر در ارتباط روابط موضوعی و ابعاد عشق دارد. نتیجه گیری: روابط موضوعی، چگونگی نگرش فرد از خود، دیگری و نحوه رابطه با آن ها و صفات شخصیتی، شیوه احساس، ادراک، رفتار و فکر افراد را به گونه های نسبتا ثابت در زمان و مکان و موقعیت های مختلف تحت تاثیر قرار می دهد. پیوند و اثر متقابل این دو مولفه پیش بینی کننده کامل تری از چگونگی ادراک افراد از عشق است.

نویسندگان

سیدرضا سپهر

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

فریبا زرانی

دانشیار روانشناسی بالینی و سلامت، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

امید شکری

استادیار روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

گلناز مظاهری نژادفرد

کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران