مشکلات تحصیلی و رفتاری دانش آموزان دیرآموز مقطع ابتدایی شهر لردگان در سال تحصیلی - ۱۴۰۲-۱۴۰۱

رشد کودکان و نوجوانان فرایندی پیچیده و چند بعدی است که برخی از ابعاد آن قابل سنجش و اندازه گیر هستند. یکی از مهمترین ابعاد رشد کودک، رشد هوش است که نظیر رشد هیجانی در طی یک فرایند حساس و ظریف و از طریق تسهیلات محیطی و موهبت های فطری تحول می یابد. علاوه بر یادگیری در درون خانواده و متغیرهای فرهنگی و اجتماعی دیگر، تحصیلات رسمی کودک در مدرسه برای افزایش توان بالقوه عملکرد او در زندگی کاملا ضروری است. کودکی که نتواند به اندازه کافی و مناسب از آموزش رسمی مدارس استفاده کند در زندگی با مشکل خواجه خواهد شد. امروزه شناخت دقیقی از چگونگی رشد هوش و شناخت کودکان وجود دارد. نمره های ۸۵ و بالاتر از آن در آزمون های استاندارد هوش نشان دهنده هوش عادی هستند. نمره های کمتر از ۷۱ نشان می دهند که کودک با برخی از محدودیت ها و ع قب ماندگی ها در عملکرد هوشی خود مواجه هست. نمره های بین ۷۰ تا ۸۴ نشان دهنده هوش مرزی یا دیرآموزی می باشند. واضح است که کودکان دیرآموز براساس نمره آزمون هوش، جایگزینی آموزشی و روش های آموزشی تعریف می شوند. این کودکان در عملکرد رفتارهای انطباقی ضعیف بوده و نه تنها در معرض خطر شکست تحصیلی قرار دارند، بلکه از نظر بهداشت روانی نیز در مخاطره قرار دارند. پژوهش حاضر به منظور بررسی مشکلات تحصیلی و رفتاری دانش آموزان دیرآموزی دبستانی شهر اردگان انجام گرفت به همین منظور به روش نمونه گیری در دسترس، ۲۵ نفر از دانش آموزان دیرآموز شهرستان لردگان انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های رفتاری آخنباخ و پرسشنامه محقق و با روش آمار spss ساخته مشکلات رفتاری استفاده شده است و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده. نتایج به دست آمده نشان دهنده این امر است که دانش آموزان دیرآموز در درک مفاهیم و یادگیری مطالب کندتر از سطح کلاس عمل می کنند.

کلیدواژه ها:

مشکلات تحصیلی ، مشکلات رفتاری ، مقطع ابتدایی ، دیرآموز