بررسی سیاست خارجی محمداشرف غنی بر اساس نظریه جیمز روزنا

هدف اصلی این پژوهش بررسی فاکتورهای موثر بر سیاست خارجی افغانستان در دوره محمداشرف غنی می باشد. بدینمنظور از نظریه جیمزروزنا، تلفیق دو سطح تحلیل خرد و کلان جهت بررسی و تجزیه و تحلیل سیاست خارجی دولتمحمداشرفغنی استفاده شده است. بر این اساس سوال اصلی این پژوهش این میباشد که از بین متغییرهای پنجگانه روزناکدام یک بیشترین تاثیر را در سیاست خارجی دولت محمداشرفغنی داشته است. و فرضیه اصلی این مقاله این است که درفهم تغییرات سیاست خارجی افغانستان در زمان محمداشرف غنی هر پنج متغییر نظریه جیمزروزنا دخیل بوده اند، اما از بینعناصر پنجگانه سهم متغیرهای فردی و سیستمی در سیاستخارجی افغانستان پررنگ میباشد. روش تحقیق در این پژوهشتوصیفی–تحلیلی بوده و گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای می باشد. یافته های پژوهش نشان داده است که از میانپنج متغیر اثرگذار بر سیاست خارجی دوره محمداشرف غنی سهم متغیرهای فردی و نظام بین الملل در سیاست خارجیافغانستان پررنگ و برجسته بوده و سهم متغیرهای دیگری چون نقش، ملی و بوروکراسی، کمرنگ تر بوده اند.

کلیدواژه ها:

افغانستان ، سیاست خارجی ، نظریه پیوستگی ، محمداشرف غنی