مغول شناسی ایرانی و نسبت آن با دو شاخه مغول شناسی مارکسیستی و غربی در تاریخ نگاری دوره پهلوی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 219
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_HPH-31-28_012
تاریخ نمایه سازی: 14 اسفند 1401
چکیده مقاله:
مغول شناسی ایرانی در کنار دوشاخه مغول پژوهی مارکسیستی و اروپایی، صورت بندی سه گانه مغول شناسی دوره پهلوی را تشکیل دادند. در این میان، مغول شناسی ایرانی به دلیل تمایز در مبانی روش شناختی و بینش تحلیلی متفاوت و نیز پیوندش با شاکله گفتمانی- ایدئولوژیکی دوره پهلوی، نوع خاصی از مغول پژوهی را عرضه کرد که واجد چند خصلت مهم بود: عدم اتکای آن به مبانی روش شناسی منسجم، پیوند آن با گفتمان ملی گرایانه ، غلبه گرایش های ایران گرایانه و گاه ایران ستایانه و سیطره رویکرد نخبه گرایانه در آن. مغول شناسی ایرانی تحت تاثیر این خصلت ها، به گفتمان ایدئولوژیکی کلان تری پیوند خورد و روایت خود از تاریخ عصر مغول را حول محور کلان روایت رستاخیز فرهنگی ایران صورت بندی کرد. بر مبنای چنین وضعیتی، فرضیه این پژوهش این است: مغول شناسی ایرانی، تاریخ ایران عصر مغول را به مثابه دوره ای طلایی روایت کرد و با مرکزیت بخشیدن به نظریه «رستاخیز فرهنگی و تداوم هویت ایرانی»، به شکلی تفاخرآمیز، گفتمان ایدئولوژیکی دوره پهلوی را تقویت کرد. در این پژوهش تلاش می شود به روشی تحلیلی درجه اعتبار این فرضیه سنجیده شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
جعفر نوری
استادیارگروه ایران شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه میبد، میبد، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :