فلسفه شفاهی نمایشهای اجتماعی در فرهنگ ایرانی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 183

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICACU02_2456

تاریخ نمایه سازی: 13 اسفند 1401

چکیده مقاله:

نیازها و یا خلاقیتهای مردم یک کشور در بوجود آمدن نوعی از فرهنگ به نام نمایشهای اجتماعی دخیل باشند. به هر روی که باشد بخشی از تاریخ و هویت مردم آن سرزمین توسط نمایش ، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است . هویت و فرهنگ مردم و تاریخ کشور را باید در خاطره تاریخ جستجو کرد و همچنین فلسفه بوجود آمدن نمایشها و تاثیرات اجتماعی و فرهنگی که در متن جامعه گذاشته اند. به عبارتی باید روح نمایشها را شناخت تا تاثیر آن را در جامعه مشاهده نمود. با الگو گرفتن از کتاب روح القوانین مونتسکیو این مقاله بر آن است تا با بررسی مراسم آئینی ، دینی و نمایشهای رایج در غرب، تئاتر ، تعزیه خوانی ، نقالی ، پرده خوانی ، نمایش سیاه بازی یا همان روحوضی ، نمایش پهلوانی ، در ایران به تبیین فلسفه شفاهی نمایشهای اجتماعی در فرهنگ ایرانی پرداخته و اثرات آنها را در جامعه بیان نماید. آنچه که به اطمینان فراوان می توان گفت این است که محتوای داستانهای کهن و نمایشهای اجتماعی از ابتدا اینگونه ، پربار نبوده است . وجود عالمان و افراد فرهیخته و دلسوز ایرانی ، به ارزشمند شدن محتوا در طول قرنها دامن زده است بطوری که این یادگاریهای گرانسنگ را تاریخ و مردم با فرهنگ ایرانی از یاد نخواهند برد. وجه مشترک بسیاری از نمایشها، استفاده از ابزار و آلات موسیقی بخصوص طبل و سنج و شیپورو تنبک بوده است که هم حزن و غم را به همراه داشته و هم کف زدن و شادی و دست و هورا. اما مهمترین محتوای داستانسرایی و نقالی را داستانهای شاهنامه داشته که به بیداری مردم و ایجاد حس میهن دوستی در کوران حوادث و حملات دشمنان مانند چراغی فروزان در تاریکی شبها راهنما بوده است .

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مهدی رفاه

دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستائی. دانشگاه شهید بهشتی

علیرضا فدوی اردکانی

کارشناس ارشد تاریخ عمومی جهان.دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز

مهدیس عبدی

دانشجوی کارشناسی رشته روانشناسی.دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکز