تحلیل غزلیات حافظ براساس نظریه زیبایی شناسی انتقادی (مکتب فرانکفورت)
محل انتشار: مجله جامعه شناسی هنر و ادبیات، دوره: 5، شماره: 2
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 184
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JSAL-5-2_008
تاریخ نمایه سازی: 11 اسفند 1401
چکیده مقاله:
شمس الدین محمد حافظ شیرازی ازجمله معدود شاعران ایرانی است که با فراتربردن خود به مثابه حلقه ای از حلقه های جبر اجتماعی قرن هشتم ه.ق.، بر فراز جریان ها ی اجتماعی زمان ایستاد. حافظ با خروج از نظم به بندکشاننده قرن هشت به نقد ساختار اجتماعی در حوزه ساختار شعر پرداخته است. نخست، نظریه زیبایی شناسی انتقادی را که یکی از دستاوردهای مکتب فرانکفورت آلمان در قرن بیستم م. است مختصر و کوتاه معرفی کرده ایم، آنگاه کوشیده ایم شعر حافظ را در حوزه های احساس و عاطفه ، صورخیال، زبان و قالب شعری متناسب با معیارهای نظریه فوق بررسی کنیم. نشان داده شده است که حافظ کوشید عموما با نگرشی «سلبی» و گاه «ایجابی» در حوزه احساسات و عواطف که انگیزه های وی در شکل گیری اندیشه های شعر اوست، «نظم مستقر» را بازخواست کند. دستاورد پژوهش ناظر بر این است خواجه با برجسته کردن برخی اندیشه ها، ضمن نقد الگوهای ایستای اجتماعی- هنری، جداسری خود را نسبت به مناسبات حاکم نشان داده است. حافظ با انتخاب زبان رندانه و صورخیالی ویژه با کنارنهادن پرده از چهره به ظاهر آرام روابط اجتماعی، تناقض ها و ناسازگاری های آن را نمایانده است. نقد حافظ در ابعاد مختلف شعر گویای حضور نفس گیر او در جامعه ای بود که به شیوه های مختلف می خواست خلاقیت های انسان را به بند بکشاند و آزادی های او را سلب کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مرتضی محسنی
دانشیارگروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران