شواهد عصب شناختی نقصان برتری طرفی مغز در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 149

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRRS-8-6_011

تاریخ نمایه سازی: 4 بهمن 1401

چکیده مقاله:

مقدمه: منحصر به فردترین جنبه در سازمان بندی مغز انسان عدم تقارن مغزی است و اوتیسم یکی از اختلالاتی است که شاید بر این عدم تقارن و عملکرد نیمکره های مغزی تاثیر می گذارد. هدف از این مطالعه، بررسی تفاوت عدم تقارن نیمکره ای در افراد اوتیسم نسبت به همتایان عادی و تعیین ارتباطات بین طرفی شدن دست و زبان بود. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر ۲۶ پسر مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا، با استفاده از ASSQ و ۲۷ پسر همتای عادی (سن و هوش بهر) از دبستان های پسرانه شهرستان نجف آباد انتخاب شدند. تمام نمونه ها با استفاده از پرسش نامه برتری طرفی Edinburgh، آزمون ضربه زدن و آزمون شنود دو گوشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ انجام شد. یافته ها : ۲/۱۹ درصد نمونه های اوتیستیک برتری دست چپ داشتند و تقاوت معنی داری بین نمرات Edinburgh دستی دو گروه وجود دارد (۰۰۶/۰ = P). بین دو دست افراد اوتیستیک در آزمون ضربه زدن تفاوتی مشاهده نشد (۱۸۶/۰ = P) و تفاوت دو دست در دو گروه معنی دار بود (۰۲۱/۰ = P). در آزمون شنود دو گوشی مزیت گوش راست در افراد اوتیستیک مشاهده شد (۰۰۱/۰ > P)، ولی تفاوت معنی داری بین دو گوش در دو گروه نیز مشخص شد (۰۰۷/۰ = P). نتایج هیچ گونه همبستگی بین عوامل برتری دستی و طرفی شدن زبان آشکار نکرد. نتیجه گیری : طرفی شدن طبیعی در هیچ یک از آزمون های ضربه زدن و شنود دو گوشی و پرسش نامه برتری دستی Edinburgh در افراد اوتیستیک مشاهده نشد و عدم تقارن نیمکره ای طبیعی در افراد اوتیستیک از الگوی هنجاری پیروی نمی کند. شیوع بالای چپ دستی در افراد اوتیستیک نیز عاملی بر تایید ناهنجاری در عملکرد بین نیمکره ای می باشد. به علاوه با وجود ارتباط نزدیک برتری دستی و طرفی شدن زبان، هیچ همبستگی مشخصی بین این عوامل مشاهده نشد. کلید واژه ها : اوتیسم، برتری طرفی، نیمکره های مغزی، آزمون شنود دو گوشی، ضربه زدن، پرسش نامه  برتری طرفی Edinburgh

نویسندگان

وحید نجاتی

Assistant Professor, Department of Psychology, School of Psychology, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran

سارا ایزدی نجف آبادی

MSc, Department of Occupational Therapy, School of Rehabilitation Science, Isfahan University of Medical Science, Isfahan, Iran