نقدی بر آرای برخی اندیشمندان مسلمان ذیل روابط چهارگانه علم و دین

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 130

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JMAM-8-15_011

تاریخ نمایه سازی: 29 آذر 1401

چکیده مقاله:

چیستی و چگونگی رابطه میان علم و دین از چالش­های مهم حوزه علم و معرفت در جهان اسلام و بالاخص کشورمان محسوب می­گردد. بر اساس طبقه­بندی معروفی که مورد وفاق بسیاری از اندیشمندان این حوزه است این رابطه در چهار دسته تعارض، تمایز، تعامل و وحدت قابل تقسیم­بندی می­باشد. این پژوهش به دنبال آن است که با استفاده از روش مطالعه کتابخانه­ای و با اتخاذ رویکرد توصیفی- تحلیلی به این سوال پاسخ دهد که ذیل روابط چهارگانه علم و دین چه نقدهایی به آراء برخی اندیشمندان مسلمان وارد است؟ بر این اساس ذیل رابطه تعارض مباحث احمد کسروی و مهدی بازرگان، ذیل رابطه تمایز دیدگاه­های عبدالکریم سروش و مصطفی ملیکان، تحت عنوان رابطه تعامل نظرات حسین العطاس و علی پایا و در نهایت ذیل رابطه وحدت آرا حسین نصر مورد نقد و بررسی اجمالی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از این است که ذیل روابط تعارض، تمایز، تعامل و وحدت می­توان دیدگاه­های برخی منتقدین را مورد نقد جدی قرار داد و در نتیجه ارتباط منطقی و حداکثری میان علم و دین و تولید علم دینی نه تنها ممکن مطلوب است.

نویسندگان

زاهد غفاری هشجین

استاد گروه علوم سیاسی و مطالعات انقلاب اسلامی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران

حسن محمدمیرزائی

دانشجوی دکتری مطالعات سیاسی انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد / پژوهشگر دانشگاه جامع امام حسین (ع(