پدیدارشناسی سیاسی دیوان حافظ در بستر سازه های معنایی خرد مزدایی باستان

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 153

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IIRP-1-1_001

تاریخ نمایه سازی: 26 آذر 1401

چکیده مقاله:

متفکران ایرانی همیشه در شرایط بحرانی سعی می کردند نظم آرمانی جامعه را به لحاظ اندیشه گانی حفظ کنند. هر چه شرایط سیاسی و اجتماعی بحرانی تر می گردید تلاش متفکران ایران جهت حفظ دستاوردهای اخلاق سیاسی بیشتر می شد. یکی از شرایط دهشناک جامعه ایرانی حمله مغول ها و بهم خوردن ارکان نظری و سیاسی اجتماع ایرانی بود. کشتارها، غارت، تجاوز، نابودی میراث در هجوم قبایل بیابان گرد از میان رفت. نخبگانی چون سعدی، حافظ، عبید، جوینی و خواجه نصیر سعی کردند به شیوه های مختلف هر چند ساختار سیاسی و اقتصادی از هم پاشیده بود به شکل فکری و فرهنگی کشور را نجات دهند. حافظ از جمله متفکرانی است که به خاطر قرار گرفتن در سنت عرفان ایرانی، دولت و قدرت سیاسی اجتماعی را به صورت خودآگاه نشانه نمی رود، بلکه اندیشه سیاسی و سیاست زبانی او در قالب مباحث ناخودآگاهی زبانی، تبلور هویت و آرمان های تفسیر پذیر زبانی و از همه مهم تر تکیه بر راستی، شادی و عشق به صورت مبارزه علیه زبان قدرتمند، غمگین و ریاکار خود را نشان می دهد. برای همین منظور برای بررسی سیاست در دیوان حافظ، روش پدیدارشناسی انتخاب شده است که در روش پدیدارشناسی شکل های مختلف اندیشه بروز پیدا می کند و کار پدیدارشناس شناخت پس زمینه های هویتی، زبانی و سازه ایست که نشانه ها و نمادهای مختلف را به پس زمینه های فرهنگی ارتباط می دهند. پدیدارشناسان بر این اعتقادند که رفتارهای انسان دارای معانی است که این معانی در طول تاریخ به صورت جهان زیست های بدیهی انگاشته شده در سنت به ارث رسیده است.

نویسندگان

روح اله اسلامی

استادیار، گروه علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد

فاطمه ذوالفقاریان

دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد