شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موثر بر ناب بودن زنجیره تامین با تکنیک بهترین بدترین و ارائه الگوی مناسب مبتنی بر رویکرد ساختاری تفسیری

افزایش روز افزون رقابت میان شرکت ها، موجب انتقال این رقابت به زنجیره تامین شرکت ها و اهمیتیافتن زنجیره تامین شده است. زنجیره تامین را می توان به عنوان زنجیره ای که از طریق مدیریت اثربخشجریان مواد، اطلاعات و پول، سعی در ایجاد ارتباط موثر میان مشتریان و تامین کنندگان سازمان دارد،توصیف کرد. یکی از استراتژی های مطرح زنجیره تامین در بخش های تجاری و صنعتی، استراتژی ناب میباشد. بسیاری از سازمان ها در سراسر دنیا، اصول و روش های ناب را برای کاهش هزینه ها و بهبود کیفیتمحصول به کار می برند. رویکرد ناب برای شناسایی و حذف کلیه فعالیت های غیر ارزش افزوده یا اتلاف درفرایندهای کسب و کار تلاش می کنند بر این اساس، مفهوم زنجیره تامین ناب از مهم ترین راهبردهایی بودهکه جهت حل این مسئله می تواند رهگشا باشد. همچنین با توجه به افزایش روز افزون رقابت میان سازمانها، یک زنجیره تامین ناب می تواند به عنوان مزیت رقابتی برای هر سازمانی به خصوص سازمان های فعالدر صنعت خودرو به شمار آید. این مطالعه در شرکت صنعت گستر خوارزمی که یکی از شرکت های فعال درحوزه خودرو می باشد انجام شده و هدف آن دستیابی به مدل زنیجیره تامین ناب می باشد. در این مطالعه ازدو تکنیک بهترین بدترین و مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده که در نهایت مهمترین عوامل –رهبری و مدیریت و تامبن مالی تشخیص داده شدند. در نهایت به منظور افزایش اثربخشی زنجیره تامینشرکت پیشنهاداتی مطرح گردیدند.

کلیدواژه ها:

زنجیره تامین ، ناب ، تکنیکبهترین بدترین ، مدل سازی –ساختاری تفسیری.