جایگاه عشق، وطن و زن در اشعار نزار قبانی با رویکرد قصیده ی بلقیس

عشق، کلیدواژه زندگی آمیخته با احساسات انسان و زمزمه های رمانتیک از یک احساس مثبت است که به قول مولاناطبیب جمله علتهای ما ست و ژرفنای آن شاه کلید آهنگ شعری اکثر شاعران عرب به ویژه نزارقبانی ا ست. وجودمعشوق نیز که سرچشمه اصلی این رابطه عاطفی آمیخته با سودایی است در اشعار نزار قبانی مانند دیگر شاعران موجمیزند. یکی از مهمترین تحولات ادبی در شعر معاصر در زبان عربی، ادبیات مقاومت اسععت. مقاومت، نوعی ادبیاتمتعهد و ملتزم ا ست که از طرف مردم و پیشروان فکری جامعه در برابر آنچه حیات مادی و معنوی آنها را تهدید میکند، به وجود می آید و اصلی ترین مسایل در حوزه آن، دعوت به مبارزه، تر سیم چهره بیدادگری، ستایش آزادی وآزادگی، گ شودن افق های رو شن پیروزی، انعکاس مظلومیت مردم، جان ف شانی های مبارزان راه آزادی و بزرگدا شتشهدای آن است. نزار قبانی از جمله شاعرانی است که چه در زمان حیات و چه پس از آن همواره از سوی منتقدانادبی مورد توجه بوده اند. از مهم ترین ویژگی های ادبی وی که در آثارش تجلی پیدا کرده است دیگرگونه خواهی،صراحت وجسارت ورود به موضوعاتی است که اجتماع و فضای سیاسی آن دوران، تاب تحمل آن را نداشته است. ازجمله اندیشه او در مورد نقد اوضاع حاکم بر اجتماع و تبیین جایگاه زن و ارائه تصویری نو از زن می با شد. بهبیانی دیگر، محور اساسی آثار این شاعر بزرگ و مردمی، عشق، زن و مسائل سیاسی و وطنی می باشدکه نه به عنوانیک امر تصنعی و تقلیدی، بلکه به عنوان عناصر مهم تجربه شعری و شعوری او، در آثارش حضورچشمگیری دارد. باتوجه به اهمیت اندیشه های نزار قبانی در رابطه با مسئله «زن»، «عشق» و «وطن» در این جستار بر آنیم ضمن معرفی کوتاهی از این شاعر گرانقدر به تحلیل و تبیین ابعاد حضور و هویت این مولفه ها بپردازیم.

کلیدواژه ها:

نزارقبانی ، ادبیات مقاومت ، عشق ، وطن ، زن