بیهقی در میانه تاریخ نگاری و داستان پردازی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 245

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI12_010

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1401

چکیده مقاله:

آیا تاریخ مسعودی، متنی تاریخی است یا ادبی؟ آیا مورخان میتوانند برای بازآفرینی وقایع دوره غزنویان، به این متن مراجعه کنند؟ در واقع این دشواری، ذیل تاملات فلسفی در باب رابطه منطقی تاریخ و ادبیات و حجیت معرفت شناختی متون ادبی در مقام ارجاع آثار کلاسیک تاریخی، همواره معرکه آراء صاحبنظران، از دوره حکمای یونان باستان تا فیلسوفان پستمدرن امروزین بوده است. در مقاله حاضر کوشیده شده پس از گزارش سیر تاریخی این مسئله دیرین، برای حل و رفع آن پاسخی روشمند ارائه گردد. برای نیل بدین مقصود، ابتدا نظریه ای اختیار شده است که قدرت تبیینی مناسبی برای پاسخ به پرسشهای این پژوهش داشته باشد. از این رو، تئوری »فراتاریخ« هایدن وایت به کار گرفته شده است؛ چرا که فلسفه تارخی بلاغتمحور او، مرزهای میان تاریخ و داستان خیالی، از بین ببرد. بر پایه این نظریه، نسبت ادبیات و تاریخ، تساوی است؛ از این حیث که زیربنا و جنس هر دوی آنها »روایت« است؛ بنابراین برای بازسازی رویدادهای تاریخی، می توان به آثار ادبی به مثابه منابع قابل استناد، مراجعه کرد؛ چراکه بنا بر مبنایی که در این جستار ذکر شده است، تاریخ و داستان دو عنصر به هم پیوسته و جداییناپذیر از هم هستند و کار مورخ، در واقع روایت گری و داستان پردازی است؛ همان کنشی که رمان نویس و قصه گو انجام میدهد.

نویسندگان

حسن اکبری بیرق

دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سمنان: