انتقاد معطوف به محرومیت زنان« در آثار »صادق چوبک«، با تکیه بر آراء »آدورنو«
محل انتشار: هفتمین کنفرانس بین المللی مطالعات زبان و ادبیات
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 422
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CELPA07_013
تاریخ نمایه سازی: 16 آبان 1401
چکیده مقاله:
در جوامع بی بهره ازعقلانیت و روابط عاطفی سالم، تمامی اقشار و جنسیتها و رده های سنی به نوعی گرفتار محرومیت میشوند ولی زنان جامعه بیشتر از مردان طعم تلخ نابرابری را میچشند. چوبک به عنوان نویسنده ی آگاه به کاستیهای جوامع، به مباحث اجتماعی توجهی تام و تمام دارد. از فضای داستانهای او میتوان پی برد که این نویسنده به دغدغه های بشری می اندیشد. چوبک با انتقادهای گزنده ی خود، کاستیهای جامعه را به صورت عریان در معرض نمایش و نقد میگذارد. انتقاد از ناکامیهای اجتماعی، فرهنگی و عاطفی زنان یکی از موضوعات برجسته در داستانهای این نویسنده به شمار میرود. از دیگر سو، »آدورنو« معتقد است که هنر باید در خدمت روشنگری باشد و جنبه ی انتقادگرایانه ی خود را فراموش نکندهمسویی. آراء آدورنو و چوبک در امر ادبیات »ملتزم« نگارنده را برآن داشت تا انتقادهای چوبک نسبت به محرومیت زنان« را با نظریات انتقادی آدورنو مطابقت دهد. دادههای این تحقیق که به روش تحلیلی توصیفی فراهم آمده است، نشان میدهد در داستانهای چوبک زنان ضعیفترین قشر جامعه را تشکیل میدهند و آسیبهای متعددی را تجربه کردهاند. چوبک معتقد است که جامعه به انحاء مختلف زنان را از حقوق خود محروم کرده است و محرومیت زنان را در سه حوزه ی »فرهنگی، اقتصادی وعاطفی« طبقه بندی میکند.
نویسندگان
زهره حاج آخوندی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران؛
علی عین علیلو
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران