کاربرد نظریه نشانه - معناشناسی روایی در تحلیل رو ساخت و ژرف ساخت داستان «ذکر بردار کردن امیر حسنک وزیر»

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 223

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI11_040

تاریخ نمایه سازی: 7 آبان 1401

چکیده مقاله:

نشانه - معناشناسی، با رویکرد تحلیل گفتمانی به بررسی آن چه در سطوح مختلف یک روایت و نیز در لایه های ساختاری آن رخ می دهد می پردازد و با تکیه بر سازوکارهای عملی و نظری، گفت وگوها و روابط میان کنشگران بستر روایت را تحلیل می کند و به آن سیالیت می بخشد. نشانه - معناشناسی با نفوذ به ژرف ساخت متون ادبی، معانی شکل گرفته بدیع را از درون مایه داستان و نیز گفتمان کنشگران رویدادساز آن بیرون می کشد و براساس معنایابی و تبیین پدیدارشناختی پدیده ها، فضایی جذاب در ایجاد مضامین نوپدید می آورد. گرماس برجسته ترین و مهم ترین نظریه پرداز نشانه معناشناسی مکتب روایی پاریس در حوزه ساختارگرایی به شمار می آید زیرا نظریه وی در میان سایر نظریه های ادبی، از روایت مندی و انعطاف پذیری خاصی در تحلیل متون ادبی و نیز زایش معنا برخورداراست. پژوهش حاضر برآن است تا با پوسته شکنی ساختاری ونفوذ به لایه های پنهان معناخیز داستان «ذکر بردار کردن امیرحسنک وزیر» تاریخ بیهقی،؛ رخدادهای آن را براساس پیرنگ غنی و همچنین وقایع و گفتمان شخصیت های کنش انگیز آن تحلیل کند تا ازاین رهگذار به کشف معنای تازه ای دست یابد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

احمد حسین پور سرکاریزی

دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد تربت حیدریه