روایت شناسی «دسیسه بوسهل زوزنی در باب آلتونتاش خوارزمشاه» براساس الگوی ژنت
محل انتشار: یازدهمین همایش ملی بزرگداشت بیهقی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 284
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
BAYHAGI11_019
تاریخ نمایه سازی: 7 آبان 1401
چکیده مقاله:
در پژوهش حاضر، یکی از روایت های تاریخ بیهقی، یعنی روایت «توطئه علیه آلتونتاش خوارزمشاه» براساس «الگوی ژرار ژنت» بررسی می شود. نظریه ژنت سه مشخصه اصلی دارد، زمان دستوری، وجه و لحن. مولف تاریخ بیهقی به خوبی توانسته است. در روایت برخی از وقایع زمان خود، داستان را از سطح اول روایی (داستان) به سطح دوم (روایت) برساند. نتیجه پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر نشان می دهد که در «دسیسه در باب آلتونتاش»، زمان دستوری شامل موارد زیر است، در زمینه «ترتیب»، روایت داستان، خطی نیست، بلکه ارایش زمانی در روایت آن به هم می ریزد. در زمینه «تداوم» ، داستان مذکور ضمن بیست صفحه بیان شده است که سیر داستانی با اتفاقات، همخوانی دارد. در زمینه «بسامد» نیز حداقل دوبار داستان فرو گرفتن «قائد ملنجوق» روایت می شود، یک بار از زبان بونصر مشکان و بار دیگر، از زبان خواجه احمد عبدالصمد که خفایای این اتفاق را بیان می کند. در مشخصه وجه، راوی اصلی داستان، خود بیهقی است. اما از دو زاویه دید یا «چشم انداز» تعریف می شود یکی از زبان بونصر و دیگری از زبان احمد عبدالصمد. در باب مشخصه لحن نیز راویان «داخل روایت خود» است و خود در داستان نقش دارند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
منصور برزگر کلورزی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین
سعید قاسمی پرشکوه
مدرس دانشگاه فرهنگیان شهید مفتح تهران و دانشجوی کارشناسی ارشد نقد و نظریه ادبی، دانشگاه تربیت مدرس