خواجه خواجگان، ابوالفضل بیهقی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 96

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI11_001

تاریخ نمایه سازی: 7 آبان 1401

چکیده مقاله:

تاریخ چگونه داستان شدن انسان است. بیان این چگونگی، اندیشه ژرف وجدان ناب وارستگی نایاب وخامه خروشان می طلبد تا فراز و فرود زندگی انساk را در قلمروی که استبداد وانسداد سیاسی سیطره دارد، به تصویر کشد. سخن گفتن و به راستی نبشتن، افزودن بر خرد اینان بنیاد و خرد نقاد، نیازمند تخیل مواج است تا کژتابی های روزگار را چنان بنگارد که سربردار نشود و بردارشدن حسنک وزیر از چشم آیندگان پوشیده نمایند. ابوالفضل بیهقی نماد چنین ایمان، خرد و تخیلی است. باید بر متولیان، فرهنگ، غم گنائه گریست که در گذار چندین قرن به خواجه خواجگان ویزای ورود به قلمرو فرهنگ، غم گنائه گریست که در گذار چندین قرن به خواجه خواجگان ویزای ورود به قلمررو سالنامه پارسی نداده اند. اینک که چنین رویداد خوشی لبخند می زند با جان و دل می خروشم، چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار بی گمان تاریخ بیهقی یکی از ستوان های سقف هویت فرهنگی و تمدن مردمانی است که از کاشغر تاریخی تا بحیره کسپین و از توس تا خنجنئ و بخارا و از هرات و بلخ تا بنگال و آگرا زیسته اند. اگرخواجه ابوالفضل را بائی و آفریننده شغر منثور بدانم، سخنی به گزاف نیست. از چشم انداز پرداخت زیان روان و ریختن بحر در کوزه، نام بهیقی را می توان در مدار نام خواجه عبدالله انصاری و سعدی شیرازی نوشت. خواجه چنان «با لفظ اندک و معنای بسیار» داد سخن داده است که «حد همین ست سخندائی و دانائی را» روانش شاد باشد

نویسندگان

عبدالغفور آرزو

وزارت امور خارجه افغانستان شاعر و پژوهشگر ارشد و رییس دفتر آرشیو وزارت امور خارجه افغانستان