بررسی تطبیقی جایگاه فیلسوف شاه در مدینه فاضله افلاطون و رئیس اول در اندیشه سیاسی فارابی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 325

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSTCONF09_025

تاریخ نمایه سازی: 1 آبان 1401

چکیده مقاله:

در این مقاله نظریات دو فیلسوف بزرگ که یکی غربی و دیگر مسلمان است مطالعه و مقایسه گردیده. افلاطون حاکم مورد نظر خود را که نور اشراق در دل او تابیده است و از درون روشن شده است و به واسطه آن فاضل ترین فرد برای تصدی امر حکومت و در نتیجه تربیت اجتماعی است، فیلسوف شاه میداند که از هرگونه علایق مادی بری است.هدف حکومت از نظر افلاطون دلیل دیگر صلاحیت فیلسوف شاه برای راهبری جامعه است و باید گفت که در جامعه ی آرمانی افلاطون عدالت حاکم خواهد شد و باید هر کس در جایگاه خودش قرار گیرد. ونهایتا افلاطون از مدافعان استوار قانون گرایی به شمار میرود و از این رهیافت به جامعه مدنی نزدیک میشود. او میگوید قانون باید اقتدار مطلق داشته باشد . اما آرمان شهر فارابی آشکارا دینی است و میتوان آرمان شهر او را آمیزهای از شریعت و اندیشه افلاطون قلمداد کرد. در مدینه فاضله فارابی رئیسی وجود دارد که در تحت نظر او مراتب دیگری است که هریک به مرتبه مادون خود ریاست دارد. او میخواهد رئیس اول مدینه را با مدبر عالم قیاس کند تا بتواند ملکات و خیرات ارادی را در مدینه ایجاد کند. از نظر فارابی رئیس اول دارای فضایل نظری فکری اخلاقی و عملی است و تنها اوست که میتواند با چنین خصوصیاتی مدینه را به سعادت برساند چون او محل الهام الهی و گیرنده وحی از جانب خداست. در مدینه فاضله ( رئیس اول) و (فیلسوف شاه ). بنابر این نظر این دو فیلسوف از این حیث اهمیت دارد که هر دو بر سالم بودن رئیس یا حاکم تاکید دارند افلاطون و فارابی به دلیل تحصیل حکمت و معرفت در راس نظام سیاسی قرار دارد، هر چند کهمنشا مشروعیت آنان از نظر دو فیلسوف متفاوت است .

نویسندگان

احسان قزاقی

دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم